#لو_شون نویسندهی چینی است. وی همانند بسیاری از بنیانگذاران ادبیات معاصر چین، علاوه بر نوشتن به زبانهای چینی کلاسیک، به زبان بایهو نیز مینوشت. لو شون نویسندهی داستان کوتاه، ویراستار، مترجم، منتقد، مقالهنویس و شاعر بود. وی در دهه 1930 به عنوان نماینده نویسندگان چپ چینی در شانگهای شناخته میشد.
آثار لو شون تأثیر قابل توجهی پس از جنبش چهارم مه گذاشت به طوری که از 1949 به بعد، به عنوان یک پدیده توسط رژیم کمونیست مورد توجه قرار گرفت. #مائو_تسه_تونگ خود، یکی از تحسینکنندگان مادامالعمر آثار لو شون بود. اگرچه لو شون به آرمانهای چپ علاقهمند بود، با این وجود در واقع هرگز به عضویت حزب کمونیست چین در نیامد. آثار لو شون از طریق ترجمههای متعدد به خوانندگان انگلیسیزبان شناخته شده، بهخصوص مجموعهی برگزیده داستانهای لو شون ترجمه یانگ شیینیی و گلادیس یانگ که مجموعهای برگزیده از آثار وی است، از مشهورترین ترجمههای آثار اوست.
لو شون در شائوخینگ، در استان ژجیانگ چین به دنیا آمد، اولینبار «ژو ژانگشو» نامیده شد، سپس «ژو یوسای» و درنهایت خود را «شورِن» نامید.
خاندان «ژائوخینگ ژو» خاندانی بسیار فرهیخته بود و پدربزرگ پدری او، «ژو فوکینگ» ، پستهایی در دانشگاه هانلین داشت؛ مادرش که «لو» نام داشت، خودآموز بود. با وجود این موقعیت فرهنگی، پس از یک مورد ارتشاء - که در آن ژو فوکینگ سعی در خرید یک دفتر کار برای پسرش، پدر لو شون، «ژو بویی»، داشت - سرنوشت خانواده تغییر کرد. ژو فوکینگ دستگیر و چندی بعد اعدام گردید. در این دوران، چو شورِن جوان توسط یک خدمتکار سالمند به نام «آه چانگ» که «چانگ ما» صدایش میکردند، پرورش مییافت؛ یکی از کتابهای مورد علاقهی دوران کودکی لو شون کتاب مجموعهی کوهها و دریاها (یا شانهای ژینگ) بود که از متون کلاسیک چینی بوده و 2200 سال قدمت دارد.
بیماری مزمن و مرگ ناگهانی پدرش - که ظاهراً سل بودهاست - در دوران نوجوانی، لو شون را علاقهمند به مطالعهی پزشکی کرد. از آن جایی که به طب سنتی چینی بدگمان بود، (زیرا در آن دوران اغلب توسط شیادها به کار گرفته میشد و نتوانستند پدر او را درمان کند)، بنابراین، برای گرفتن مدرک پزشکی غربی در سال 1904 به خارج از کشور و به دانشگاه پزشکی سندای (با نام امروزی مدرسه پزشکی از دانشگاه توهوکو) در سندای، ژاپن، رفت.
لو شون در دانشگاه نیرویدریایی جیانگنان تحصیل کرده و سپس به مدرسهی معادن و راهآهن دانشگاه نظامی جیانگنان منتقل میشود. در آنجا بود که لو شون اولین تماسهای خود را با آموزههای غربی، به ویژه ادبیات برقرار کرد؛ او مقداری آلمانی و انگلیسی یاد گرفت و به مطالعهی بعضی از کتابهای ترجمه شده از قبیل «تکامل و اخلاق» اثر توماس هنری هاکسلی، «دربارهی آزادی» اثر جان استوارتمیل و همچنین رمانهایی مانند آیوانهو و کلبهی عمو تام پرداخت.
با بورسیهی تحصیلی دولت کین، لو شون در سال 1902 کشور را به مقصد ژاپن ترک کرد. در ابتدا در کابون گاکویین شرکت کرد که مدرسهی مقدماتی زبان برای دانشآموزان چینی که میخواهند وارد دانشگاههای ژاپنی شوند. اولین قصههای وی که به زبان چینی کلاسیک نوشته شده از این تاریخ شروع میشوند. لو همچنین مقداری نیز جوجیتسو کار میکند.
داستانها:
از مجموعهی تماس با اسلحه:
۱۹۱۸- خاطرات مرد دیوانه
۱۹۱۹- کنگ ییجی
۱۹۱۹- دارو
۱۹۲۰- فردا
۱۹۲۰- حادثه
۱۹۲۰- ماجرای مو
۱۹۲۵- کایت
۱۹۲۰- طوفان در فنجان چای
۱۹۲۱- زادگاه
۱۹۲۱- ماجرای واقعی اَه کیو
۱۹۲۲- جشنوارهی دو پنجم
۱۹۲۲- نور سفید
۱۹۲۲- خرگوشها و گربه
۱۹۲۲- کمدی اردکها
۱۹۲۲- روستای اپرا
۱۹۲۴- قربانی سال نو
از مجموعهی سرگردانی:
۱۹۲۴- آرزوهای خوب
۱۹۲۴- در مجلسِ نوش
۱۹۲۴- یک خانوادهی شاد
۱۹۲۴- صابون
۱۹۲۴- شعلهی جاویدان
۱۹۲۵- نمایشگاه عمومی
۱۹۲۵- آقای گائوی پیر
۱۹۲۵- دیکتاتور
اندوه
برادران
۱۹۲۵- طلاق
از مجموعهی بازگویی قصههای قدیمی:
۱۹۳۵- مرمت بهشت
۱۹۲۶- پرواز به ماه
۱۹۳۵- مهار سیل
۱۹۳۵- انجمن ماشَک
۱۹۲۶- آهنگری شمشیرها
۱۹۳۵- خروج
۱۹۳۵- ترک گذرگاه
۱۹۳۴- مقابله با تجاوز
۱۹۳۵- احیای مرده
ارسال دیدگاه