فیلتر مقالات

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مقالات

یادداشتی بر «رازهای سرزمین من»

یادداشتی بر «رازهای سرزمین من»

نویسنده : امیرحسین یزدانی خرم

رمانِ #رازهای_سرزمین_من نوشته‌ی #رضا_براهنی از مهم‌ترین آثارِ تاریخِ رمان رئالیستیِ سیاسی ماست. به نظرم بی‌شک اگر دو نویسنده در این نوع روایت قدرت خود را نشان داده باشند یکی براهنی و دیگری احمد محمود است. بارها و بارها درباره‌ی این رمان نوشته‌ام و البته خواهم نوشت که چه‌گونه آب در خواب‌گه مورچه‌گان ریخت. رمانی که روایت‌اش از دهه‌ی بیست خورشیدی آغاز و تا سالِ ۵۷ ادامه می‌یابد. چند راوی دارد که هر کدام به‌نحوی به هم گره می‌خورند. راویانی که برآمده از زیستِ تاریخی اجباری‌ای هستند که برای‌شان رقم خورده. رمان مدام شکلِ روایت و لحن خود را عوض می‌کند و براهنی می‌کوشد تا با استفاده از بسترهای اجتماعی، ماموران مخفی، روشن‌فکران، تبعیدی‌ها، زنانِ رازآلود و... به روایتی از تحقق انقلاب ایران دست یابد. او این اثر را دراوایل دهه‌ی شصت نوشت و جان تازه‌ای در رئالیسمی دمید که عمدتن بومی‌گرا بود و پی افسانه‌ها، پی قهرمانان و گورها. تجمیع این حجم شخصیت، روایت رازهای شخصی‌شان و به هم پیوندزدن شان در روزهای منتهی به انقلاب یک سمفونی بزرگ ساخته. براهنی در رمان اتفاق‌های مستند و رقم‌خورده را با تخیلی تلفیق می‌کند و به نگاهی تازه دست می‌یابد. رخ‌دادهایی که هر کدام‌شان از آدم‌های او چهره‌های چند لایه‌ای می‌سازد. حتا منفورترین قهرمان‌ رمان یعنی هوشنگ نیز دچار گسست‌های جدی است با زمانه‌ی خود و مرگ فجیع‌اش مو بر تن مخاطب راست می‌کند. «رازهای سرزمین من» از آن نوع ادبیاتی‌ست که جامعه‌ی خود را تقسیم نمی‌کند، مدام با تردید به قضایا می‌نگرد و هیچ‌کس درش به اوج وجودش نمی‌رسد. رمانی که مسیرِ حوادث‌اش را بر مبنایِ اتفاق‌های سیاسی و تاریخی‌ای استوار می‌کند که قابلیت‌های دراماتیک بسیاری دارند. این رمان به‌شدت بر جهان و ذهن من تاثیر گذاشت و براهنیِ رمان‌نویس را دارای تصویری کرد که درش او راوی تراژدی و حماسه‌هایی‌ست همه‌گانی. و البته تلاش مهم‌ترین شخصیت‌اش حسین میرزا برای گریز از یک اجتماع خشم‌گین. براهنی بعد تجربه‌هایی که در رمان‌های «روزگار دوزخی آقای ایاز»، «چاه به چاه»،«بعد از عروسی چه گذشت» و رمان مهم «آواز کشتگان» داشت به این فرم رسید. فرمی که درش بدن‌ها تحت‌تاثیر امور بیرونی‌اند و رمان جسمیتی می‌یابد از این گوشت‌های عرق‌کرده‌ی ملتهب. او تلاش کرد رمانی خوش‌خوان بنویسد و از قضا توفیق هم داشت در این امر. هرچند تفوق نگاه داستانِ کوتاه‌دوست در دهه‌ی شصت و اوایل هفتاد و بارها ممنوع‌الچاپی این رمان باعث تاخیر در تاثیرش شد اما بی‌تردید کتاب امروز به جای‌گاهی رسیده که می‌تواند بر صدر نشیند.

  • داستان
  • کتاب
  • نقد و بررسی
  • نویسنده