پادشاه قلمرو ترس و وحشت، استفن کینگ!
6
استفن ادوین کینگ (1947) نویسندهی بهنام و مشهور آمریکایی است که به عنوان پادشاه داستانهای ترسناک، فراطبیعی، علمی تخیلی، فانتزی و استاد تعلیق شناخته میشود. او در پورتلند، ایالت مین چشم به جهان گشود. پدرش «دونالد ادوین کینگ» یک تاجر دریانورد بود. «دونالد» تحت نام خانوادگی «پولاک» متولد و بزرگ شد، اما در دوران بزرگسالی، نام خانوادگی خود را به «کینگ» تغییر داد. نام مادرش نیز «نلی روث» بود.
هنگامیکه «استفن» دوساله بود، پدرش خانواده را بدون هیچ دلیلی برای همیشه رها کرد و مادرش را با او و برادر بزرگترش، «دیوید» تحت شرایط مالی بسیار بد تنها گذاشت. «استفن» و خانوادهاش در نقاط مختلفی مانند دی پر، ویسکانسین و فورت وین، ایندیانا و استراتفرد، کنتیکت زندگی کردند. در دوران کودکی، «استفن» شاهد کشته شدن دوستش توسط برخورد با قطار بود. اگرچه او خیلی تصویر دقیقی از آن روز به یاد نداشت، اما خانوادهاش هنگام پی بردن به این ماجرا همه چیز را برایش کامل شرح دادند. برخی از منتقدین بر این باورند که این رخداد تأثیر بسیاری بر وی داشته و الهامبخش برخی از آثار به شدت تاریک و ترسناک او بوده است. با این حال «کینگ» در شرح حال خود «دربارهی نویسندگی» به این موضوع هیچ اشارهای نمیکند.
در سن یازده سالگی، دوباره او به همراه خانواده به دورهام، ایالت مین نقل مکان کرد و تا زمان مرگ پدربزرگ و مادربزرگ مادریاش در آنجا ماندند. مادرش به عنوان پرستار در یک موسسهی محلی مخصوص بیماران روانی، مشغول به کار شد. «استفن» به عنوان یک متدیست بزرگ شد اما بعد در دوران دبیرستان عقاید و باورهایش دستخوش تغییر شد. با وجود این که او دیگر به هیچ مذهب خاص پایبند نبود، باورش به وجود خداوند دست نخورده ماند.
پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه مین، «کینگ» تصمیم گرفت معلم دبیرستان شود که البته به دلیل پیدا نکردن زودهنگام شغل آموزگاری در مدارس، شروع به نوشتن داستان کوتاه و فروش آثار خود به مجلههای مختلف کرد. بسیاری از این داستان کوتاهها در مجموعهی «شیفت شب» گردآوری شدهاند. در سال 1971، او به عنوان معلم در آکادمی همپدن در شهر همپدن مشغول به کار شد. از آن پس او به نوشتن داستان کوتاه برای مجلات گوناگون و چاپ مجموعهداستان کوتاه ادامه داد و ایدههای جذاب و منحصربهفرد خود را در قالب رمان به رشتهی تحریر درآورد.
تا سال 2018، مجموع آثار «کینگ» بیش از سیصدوپنجاه میلیون نسخه فروش داشته است که از این میان بسیاری از آثارش به فیلم سینمایی، فیلم کوتاه، سریال تلویزیونی و کتابهای کمیک اقتباس شده است. او پنجاهوهشت رمان، شش کتاب غیر داستانی و تقریباً دویست داستان کوتاه در کارنامهی نویسندگی خود دارد.
برای آثار ارزندهی خود، پانزده بار جایزهی برام استوکر، شش بار جایزهی انجمن فانتزی بریتانیا، یک بار جایزهی هوگو، پنج بار جایزهی لوکس و چهار بار جایزهی جهان فانتزی و دهها جایزهی دیگر را به دست آورده است. در سال 2003، بنیاد کتابهای ملی، به خاطر نقش ویژهاش در زبان و فرهنگ آمریکایی، یک مدال افتخار به او اهدا کرد. همچنین او به خاطر یک عمر خدمات گرانقدرش در زمینهی ادبیات، جایزهی جهان فانتزی را در سال 2004 و جایزهی گرند مستر را در سال 2007 از سوی انجمن نویسندگان فانتزی آمریکا دریافت کرد. در سال 2015، برای یک عمر دستاورد ادبی، او موفق به کسب مدال ملی هنر از سوی بنیاد ملی هنر ایالات متحده آمریکا شد. بدون شک او یکی از افسانههای زنده در عرصهی نویسندگی است.
رمان کری Carrie
«کری» یک رمان ترسناک است که استفن کینگ آن را در 5 آوریل 1974 منتشر شد. «کری» نخستین رمان کینگ است که سی هزار نسخه از آن به چاپ رسید. داستان رمان که بیشتر در سال 1979 جریان دارد، روایتکنندهی داستان یک دختر دبیرستانی گوشهگیر، مظلوم و البته عجیب و غریب به نام «کری وایت» است که با به دست آوردن قدرتهای فراطبیعی، تصمیم میگیرد از تمام کسانی که به او اهانت کرده و او را آزردهاند، به سختی انتقام بگیرد. از همین رو، خیلی زود یکی از بدترین اتفاقاتی که شهر به خود دیده، رقم میخورد.
این رمان یکی از معدود کتابهایی است که در مدارس ایالات متحده آمریکا ممنوع شد. برای نشان دادن و به تصویر کشیدن تخریب و نابودی شهر خیالی «چمبرلین» توسط «کری» و همچنین انتقام از همکلاسیهای بدذات و مادرش، در سرتاسر کتاب از تکههای روزنامه، مقالات مجلات گوناگون، نامهها و گزیده کتابهای مختلف استفاده شده است. این تکنیک، وقایع داستان را به شدت رمزآلود و پیچیده ساخته است.
اقتباسهای بسیاری از این رمان صورت گرفته است که برای نمونه میتوان به یک فیلم موفق و برجسته در سال 1976، یک نمایش موزیکال در سال 1988، یک فیلم تلویزیونی در سال 2002 و یک فیلم سینمایی دیگر در سال 2013 اشاره کرد.
رمان درخشش Shining
رمان ترسناک «درخشش» در سال 1977 منتشر شد. این سومین کتاب پر فروش او بود که موجب شد کینگ به عنوان یک نویسندهی بزرگ و صاحب سبک در ژانر وحشت شناخته شود. او برای نوشتن این رمان و خلق شخصیتهایش از تجربیات و زندگی شخصی خود بهره گرفت که این شامل اقامتش در هتل استنلی در سال 1974 و ترک اعتیادش به الکل است. در سال 2013، او رمان «دکتر اسلیپ» را به عنوان یک دنباله برای رمان «درخشش» منتشر کرد.
در سال 1997، از روی این رمان یک سریال کوتاه تلویزیونی ساخته شد که کینگ خود به دقت بر نوشتن فیلمنامه و روند ساخت این مجموعه نظارت کرد تا از اقتباس نزدیک و دقیق آن اطمینان حاصل کند. در سال 1980، یک فیلم موفق نیز از روی این رمان به کارگردانی «استنلی کوبریک» ساخته شد. با توجه به این که «کینگ» از این اقتباس به شدت ناامید و دلسرد بود و بسیار نسبت به برخورد فیلم با درون مایه و مفاهیم کتاب انتقاد کرد، فیلم «درخشش» یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تمام ادوار لقب گرفته است.
داستان رمان «درخشش» دربارهی یک نویسنده به نام «جک تورانس» است که تازه اعتیادش به الکل را ترک کرده و به نگهداری و مراقبت از یک هتل بسیار بزرگ و مجلل در روزهای تعطیل که هیچکس در آن اقامت ندارد، موظف شده است. خانوادهاش نیز در این کار او را همراهی میکنند؛ اما پسر کوچکش، «دنی» استعداد عجیبی دارد و میتواند گذشتهی ترسناک و وحشتناک هتل را ببیند. به تدریج، باد و کولاک زمستانی شدت میگیرد و آنها در آنجا حبس میشوند. در این گیرودار، خیلی زود نیروهای فراطبیعی هتل از خود نشانههایی بروز میدهند و خانوادهی «جک» در معرض یک خطر بزرگ قرار میگیرند.
کتاب قبرستان حیوانات خانگی Pet Sematary
«قبرستان حیوانات خانگی» یکی دیگر از رمانهای محبوب و ترسناک استفن کینگ است که در سال 1983 منتشر شد. در سال 1986، این رمان نامزد دریافت جایزهی جهان فانتزی برای بهترین رمان شد و فیلم موفقی نیز با همان نام در سال 1989 از روی آن ساخته شد. «کینگ» به جای استفاده از واژهی cemetery برای عنوان رمان که به معنای قبرستان است، شکل تغییریافتهی واژه را با املای Sematary به کار برده است. تاکنون اقتباسهای سینمایی، تلویزیونی، رادیویی و نمایشی بسیاری از این رمان صورت گرفته است.
داستان رمان «قبرستان حیوانات خانگی» در «مین» روایت میشود، جایی که یک دکتر جوان به نام «لوئیس کرید» به همراه خانوادهاش از شیکاگو به آنجا نقل مکان کردند. در نزدیکی خانه آنها یک قبرستان قدیمی وجود دارد که کودکان نسلهای پیدرپی، حیوانات خانگی مورد علاقهی خود را در آنجا خاک کردهاند؛ اما جایی در قبرستان حیوانات خانگی، یک مکان عجیب و غریب وجود دارد، مکانی که مردم را افسون کرده و آنها را به انجام کارهای وسوسهانگیز و هولناک وادار میکند.
رمان آن It
رمان ترسناک و مشهور «آن» در سال 1986 منتشر شد. این رمان برندهی جایزهی انجمن فانتزی بریتانیا در سال 1987 و نامزد دریافت جایزهی لوکس و جهان فانتزی در همان سال شد. پابلیشرز ویکلی رمان «آن» را به عنوان پرفروشترین کتاب ایالات متحده در سال 1986 معرفی کرد. در سال 1990، یک سریال کوتاه دو قسمتی توسط «تامی لی والاس» از روی «آن» ساخته شد. همچنین، در سال 2017 یک فیلم موفق به نام «آن: بخش یک» به کارگردانی «اندی موشیتی» ساخته شد که البته قرار است دنبالهی این فیلم با نام «آن: بخش دو» در سال 2019 اکران شود.
هفت نوجوان توسط یک نیروی شیطانی خبیث مورد تهاجم قرار میگیرند و جان سالم از این ماجرا به در میبرند. اکنون از آن زمان سالها میگذرد و هر یک به آدمهای موفقی تبدیل شدهاند. آنها در نوجوانی قرار گذاشته بودند که بیستوشش سال بعد دوباره در یک مکان گرد هم آیند. آنها در مکانی جمع میشوند که هنوز خاطرهی وحشتناک دورهی نوجوانی برایشان تازه است. خیلی زود در پی یک اتفاق عجیب، کودکان توسط یک موجود شرور و ترسناک به قتل میرسند. همین موجب میشود خاطرات سرکوب شدهی دوران کودکی آنها دوباره زنده شود و یک بار دیگر با آن موجود شرور رودررو شوند.
روایت رمان «آن» دانای کل است و مدام بین دو برههی زمانی دوران میکند. موضوعات و مفاهیمی مانند قدرت حافظه، کودکی، آسیبهای روانی و بازتاب آن در دورهی بزرگسالی هستهی اصلی رمان را تشکیل میدهند. البته باید خاطر نشان کرد این موضوعات درونمایهی اصلی بیشتر داستانهای کینگاند.
کتاب بیگانه The Outsider
رمان ترسناک «بیگانه» اثر موفق دیگر کینگ توسط نشر اسکریبنر در 22 می 2018 منتشر شد. در ژوئن سال 2018، حقوق انحصاری کتاب برای ساخت یک سریال کوتاه ده قسمتی خریداری شد. نویسندهی این مجموعه «ریچارد پرایس» و تهیهکنندگان اجرایی آن «جک بندر» و «مارتی بوئن» بودند. در دسامبر سال 2018، شبکه HBO تصمیم به ساخت یک سریال از روی این رمان با بازی «بن مندلسون» گرفت.
جسد یک پسر یازده ساله در یک پارک پیدا میشود. شواهد و اثر انگشت موجود در صحنهی جرم، یکی از شهروندان مشهور شهر را متهم ردیف اول پرونده قتل قرار میدهد. متهم این پرونده، «تری مایتلند»، یک معلم زبان، مربی بیسبال و پدر دو دختر است. کارآگاه «رالف اندرسون» که روزی پسرش در تیم «تری» بازی میکرد، خیلی زود با صدور یک حکم فوری او را دستگیر میکند. «تری» شواهد و مدارکی رو میکند که شاید مهر تاییدی بر بیگناهیاش باشد، اما آزمایشات و تحقیقات صورت گرفته خیلی زود شواهد دی.ان.ای او را به اثر انگشت و مدارک دیگر صحنهی جرم اضافه میکند. اکنون به نظر میرسد، «تری» هیچ راه فراری ندارد و باید حقیقت را افشا کند.
با ادامه پیدا کردن تحقیقات، سرنخهای وحشتناکی کشف و ضبط میشود. در همین گیرودار، داستان به اوج خود میرسد و تنش بسیار زیاد و تعلیق تقریباً غیر قابل تحمل و دیوانهکنندهای خلق میشود. اگرچه «تری» یک آدم خوب و متین به نظر میرسد، اما انگار سعی دارد چهرهی واقعی خود را بپوشاند. هنگامی که حقیقت ماجرا برملا میشود، قلب خواننده از شدت هیجان و غافلگیری از حرکت باز میایستد.
ارسال دیدگاه