جورج آر. آر. مارتین در سال ۱۹۴۸، در نیوجرسی آمریکا متولد شد. او از همان ابتدا علاقهی خویش را به نویسندگی ابراز کرد. اولین رمانش «مرگ نور» (Dying of the Light) نام داشت که در سال ۱۹۷۷ عرضه شد. در ۱۹۹۶ اولین کتاب از مجموعهی نغمهی آتش و یخ را منتشر کرد. مارتین در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۱۱ موفق به کسب عنوان پر فروشترین نویسنده برای کتابهای چهارم و پنجم مجموعهی نغمهی آتش و یخ، به ترتیب «جشنی برای کلاغها» (A Feast for Crows) و «رقصی با اژدهایان» (A Dance with Dragon) شد.
ابتدای زندگی:
این نویسندهی پیشروی داستانهای فانتزی، در شهر بایون در ایالت نیوجرسی بزرگ شد. زندگی او در این زمان از پنج بلوک اطراف محل زندگیاش فراتر نمیرفت. او شاید در اوایل زندگیاش هرگز از محل زندگیاش سفر نکرد، اما تخیلش او را به جاهای بسیار دورتری میبرد. فرزند ارشد خانوادهای با سه فرزند ترجیح میداد سریالهای تلویزیونی نامتعارف و با پتانسیل فلسفی بالا همچون «دلهره آور» (Thriller) و «منطقهی نیمه روشن» (The Twilight Zone) را تماشا کند.
او که پسر باربر لنگرگاه بندر بود، از کودکی و در دبستان نوشتن را آغاز کرد. او داستانهایش را به کودکان محلهی طبقهی کارگرنشین خود میفروخت. در دوران دبیرستان، مارتین به موضوعات دیگری برای نوشتن علاقهمند شد. او شروع به نوشتن داستانهای تخیلی بر اساس کامیکبوکهای محبوبش کرد و به خلق ابرقهرمانان جدید پرداخت. او که در دبیرستان پسرانهی کاتولیک «ماری است» درس میخواند، به تیم شطرنج مدرسه پیوست و در روزنامهی دبیرستان فعالیت میکرد. پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۹۶۶، به دانشگاه «نورث وسترن» رفت و در آنجا علاقهاش به نویسندگی را با جدیت بیشتری پی گرفت. او ابتدا در سال ۱۹۷۰ مدرک لیسانس خود را در رشتهی خبرنگاری دریافت کرد و در سال بعد مدرک فوقلیسانس خود را در همان رشته کسب کرد. او که به دلیل عقاید خویش از حضور در جنگ ویتنام خودداری کرده بود، بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶ در موسسهی کمکهای حقوقی «کوک کانتری» به عنوان جایگزین خدمت خود مشغول به کار شد. سپس به مدت دو سال به عنوان استاد در کالج کلارک واقع در آیووا تدریس کرد.
ابتدای حرفه:
مارتین اولین داستان کوتاه خود با عنوان «قهرمان» (The Hero) را به نشریهی علمی-تخیلی گلکسی فروخت که در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. در ادامهی فعالیت خود در زمینهی داستانهای کوتاه، مارتین مجموعهی داستانی «نغمهای برای لیا و دیگران» (A Song for Lya and Others) را در ۱۹۷۶ منتشر کرد. اولین رمان او «مرگ نور» (Dying of the Light) نیز سال بعد منتشر شد. مارتین همچنین ویراستار پروژههای نوشتاری متفاوت از جمله New Voices in Science Fiction و Wild Cards بود.
با وجود این که او به خوبی در دنیای کتابهای فانتزی و علمی-تخیلی شناخته شده بود و مورد توجه قرار گرفته بود، هنوز راه زیادی تا کسب موفقیت تجاری بزرگ در دههی ۱۹۸۰ داشت. البته او تا همان زمان توجه هالیوود را تا حدودی به خود جلب کرده بود. او در ۱۹۸۶ به عنوان ویراستار بازآفرینی مجموعهی محبوب «منطقهی نیمه روشن» انتخاب شد و فعالیت کرد، و پس از آن درگیر پروژهی «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) شد. نوشتن برای تلویزیون چالشهای مختلفی را برای مارتین رقم زد.
او در یک مصاحبه در رادیوی ملی گفته بود: «هر بار که من یک متن را تحویل میدادم، تهیهکنندگان میگفتند که جورج، این عالی است اما پنج برابر بودجهی ما را نیاز دارد و از پس این بر نمیآییم.»
مارتین که از محدودیتهای تلویزیون خسته شده بود، شروع به نوشتن پروژهای جدید در اوایل دهه ۱۹۹۰ کرد. یک رمان فانتزی-حماسی که الهام گرفته از جنگهای قرون وسطایی انگلستان بود؛ نغمهی آتش و یخ.
نغمهی آتش و یخ:
شاید اولین کتاب از مجموعهی نغمهی آتش و یخ راه یکشبهای نبوده باشد، اما نفوذ کلام مارتین به روند موفقیت مجموعه به مرور سرعت بخشید. در چهارمین کتاب این مجموعه یعنی «جشنی برای کلاغها» که در سال ۲۰۰۵ نوشته شد مارتین به صدر لیست پرفروشترینها رسید. کتابهای او حتی به مخاطبان بسیار بیشتری از طریق تلویزیون معرفی شد که مربوط به برداشتِ به قول خود سازندگان به شدت وفادارانه به کتابها، یعنی سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) بود که پخش آن از سال ۲۰۱۱ آغاز گردید و درنهایت در سال ۲۰۱۵ جایزهی امی بهترین سریال درام را ازآن خود کرد. در اواخر ۲۰۱۱، مارتین پنجمین کتاب مجموعه را نیز معرفی کرد؛ «رقصی با اژدهایان». طرفداران مشتاق کتاب جدید را آنچنان با آغوش باز استقبال کردند که دوباره عنوان پرفروشترین نویسندهی سال را برای جورج مارتین به ارمغان آوردند.
درحالی که اغلب مارتین را با جی آر. آر. تالکین نابغه و خالق آثار تحسینبرانگیزی همچون «هابیت» و «Lord of the Rings» مقایسه میکنند، میتوان اینگونه گفت که نوشتههای مارتین نسخهی زمینیتر نوشتههای مردی هستند که ارباب حلقهها را آفرید. وستروسِ مارتین پر از انسانهایی است که زندگی، راه و منش و اخلاقیات پیچیدهی خود را دارند و اهداف مخصوص خویش را دنبال میکنند. دسیسههای درون کتابهای او معمولاً به طرزی حرفهای مدیریت میشوند، درست همانند بازی شطرنج که او از آن بسیار لذت میبرد. همانطورکه یک منتقد دربارهی او نوشته است: «مارتین به معنای واقعی کلمه یک درویش است. هیجانزده از شخصیتهای پیچیده و زبان راسخ و گویا، و در حال انفجار از چشمانداز بهترین داستانسرایان.»
به عنوان یک نویسنده، مارتین هیچ رحمی به شخصیتهای داستانش نمیکند و شخصیتهای اصلی داستان و محبوبترین کاراکترها را بهراحتی و بهطرزی غیرقابل پیشبینی میکشد. مارتین معتقد است که یک جبر اخلاقی خاص برای او وجود دارد که باید طبق آن واقعیت جنگ را به عرصهی قلم بنمایاند.
او در این رابطه توضیح میدهد: «مردم در جنگها کشته میشوند، مردم در جنگها زخمی و علیل میشوند. بسیاری از آنها انسانهای خوبی هستند، کسانی که شما از آنها خوشتان میآید و ترجیح میدهید مرگ آنها را نبینید.»
زندگی شخصی:
مارتین در حال حاضر در ایالت نیومکزیکو به همراه همسرش «پاریس مکبراید» (Paris McBride) زندگی میکند. او سابقاً بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ با «گیل برنیک» (Gale Burnick) ازدواج کرده بود.
ارسال دیدگاه