امروز مصادف با زادروز ویلیام سارویان نویسندهی ارمنی ـ آمریکایی است که با مجموعهآثارش در زمینهی نمایشنامه، داستان کوتاه، رمان و زندگینامهنویسی در مقام نویسندهای انسانمدار و خوشبین برای تداوم حیات در جهان خود را مطرح کرده است. ۳۰۰ داستان کوتاه، ۱۰ رمان، ۵۵ نمایشنامه و ۵۰ کتاب خاطره و زندگینامه حاصل عمر پربار ویلیام سارویان است. در مطلبی که میخوانید، زندگی و برخی آثار او مرور شده است.
نام من آرام است؛ زندگی پسربچهی بازیگوش
«نام من آرام است» با ترجمهی بهزاد قادری توسط انتشارات سپیده سحر در سال ۱۳۸۲ منتشر شد. همین کتاب تحت عنوان «اسم من آرام» توسط قاسم رستمی ترجمه شده و در سال ۱۳۸۹ انتشارات فرهنگ جاوید آن را منتشر کرده است. ویلیام سارویان با داستانهایی که دربارهی اهالی کالیفرنیا و مردمانی که در میان آنها بزرگ شده بود، به شهرت رسید. مجموعهداستان کوتاه او با عنوان نام من آرام است در ۱۹۴۰ منتشر شد و به ماجراهای پسری جوان و خانوادهی مهاجرش می پرداخت، به مجموعهای پرفروش در جهان بدل شد و ترجمهی آن به بسیاری از زبانهای دنیا این داستانها را در دسترس همگان قرار داد. نام من آرام است، مجموعهای شاد و بدیع از این داستانهایی است که شخصیت اصلی آنها، آرام گاروقلانیان، پسربچهای شیطون و باهوش است که بسته به نظر خواننده، میتوان او را با سارویان یکی انگاشت یا جدا از او فرض کرد. نام من آرام است، حاوی داستانهایی جذاب و لطیف از زندگی آرام، پسربچهای است که در موقع ورود سیرک سیار به شهر از مدرسه فرار میکند و زندگی پرحادثهای را در پیش میگیرد. میتوان گفت که در این اثر سارویان از مارک تواین و مخصوصاً، از معروفترین اثر این نویسنده، بهنام هکلبریفین، متأثر شدهاست چنان که آرام شباهت زیادی به هک دارد.
کشتار بیگناهان؛ نبرد میان خیر و شر
«کشتار بی گناهان» نمایشنامه ای است که در سال ۱۳۸۱ با ترجمهی ژاله مساعد توسط نشر گلمهر منتشر شده است. در این متن، از نبرد میان خیر و شر که با هدف انتقاد از وضع نابهسامان جوامع بشری در فاصلهی دو جنگ جهانی، نوشته شده است. سارویان با تکیه بر این اندیشه که یکی از علل جنگ و خونریزی در جدا کردن راه سیاست و هنر از یکدیگر است به تصنیف چنین کتابی دست زده است.
گرسنگان؛ هشت نمایشنامهی به هم پیوسته
روحی افسر، گرسنگان را ترجمه و نشر گلمهر آن را در سال ۱۳۸۱ منتشر کرده است. این كتاب دو نمایشنامه از ویلیام سارویان را شامل میشود كه عبارتند از «سیرک در مترو» و «گرسنگان». «سیرک در مترو» مجموعهای از هشت نمایشنامهی كوتاه تک پردهای است. بخشی از فضای داخل یک مترو منظرهی اصلی نمایشنامه را تشكیل میدهد. هر بار كه ترن توقف میكند، عدهای سوار میشوند.
کمدی انسانی؛ جنگ در حاشیه
کمدی انسانی شاید به دلایلی محبوبترین اثر ویلیام سارویان باشد که در ایران نیز آن را سیمین دانشور در سال ۱۳۳۴ ترجمه و منتشر کرده است. مترجم در مقدمهی آن یادآور شده است: «کتاب حاضر، کمدی انسانی که ترجمهی فارسی آن اینک به شما تقدیم میشود، نیز از ادبیات زمان جنگ و تحت تأثیر جنگ دوم جهانی نوشته شده است. نویسندهی آن ویلیام سارویان، هرگز مدعی نیست که به پای همینگوی رسیده اما به هر روی کوشش خود را کرده است و اثری گیرا و جالب توجه به وجود آورده است. کتاب کمدی انسانی داستان زندگی یک خانوادهی فقیر امریکایی در زمان جنگ است که به علت شرکتکردن تنها نانآور خانواده در جنگ وضع مادی آنها از بد به بدتر گراییده است. پسر چهاردهسالهی خانواده، هومر، با شغل نامهرسانی در تلگرافخانه، بهخانوادهی خود کمک میکند. هومر بهمناسبت شغل نامهرسانیای که دارد تلگرافهایی را که حاوی خبر مرگ فرزندان خانوادههاست، پیامهای مرگ و زندگی، عشق و امید را به سراسر شهر ایثاکا میرساند. ضمناً، زندگی خودش را هم دارد. آرزوهای کودکانهی خودش، حسدها و رنجها، انتظارها و عشقهای خودش را. برادر کوچک هومر، یولیسس که چهار سال دارد، نیز برای خود دنیایی ساخته است. این دنیای کودکانه از حوادث رنگارنگ سرشار است. یولیسس در شهر کوچک ایثاکا به سیر و گشت مشغول است؛ به دام میافتد، یک بار گم میشود، ترس برش می دارد، سیاحت میکند و دنبال بچههای همسایه راه میافتد تا دستبرد آنها را به زردآلوهای کال درخت خانهی آقای هندرسن تماشا کند.»
وی میافزاید: «سبک این کتاب رئالیسم ساده است و معلوم است که نویسنده، مانند اکثر نویسندگان معاصر امریکایی، به راهنماییهای خانم [گرترود] استین توجه زیادی داشته است و مخصوصاً تا حد زیادی تحت تأثیر شاگرد برجستهی او، همینگوی، قرار گرفته است؛ اما باید گفت سارویان گاهی از برنامهی اصیل ادبیات جدید سرپیچی کرده و ضمن آنچه دیده است، گاهی نادیدنیهای خویش را هم افزوده است. از آن جمله فلسفهبافیهای مادر هومر یا تلگرافچی پیر که میترسد از کار بر کنارش کنند، غالباً از سادگی و لطف کتاب، بهعقیدهی من، میکاهد.»
کمدی انسانی از مهمترین آثار سارویان کمدی انسانی است که نویسنده در آن رؤیا و واقعیت را به شیوهای ماهر و دلنشین بیان کرده و آن را با کمدی الهی دانته مقایسه کردهاند. شخصیتهای نمایشنامههای او با وجود پاکی کودکی، گستاخ و یاغی هستند. سارویان خود دربارهی گستاخی و یاغیگری گفته است: «نمایشنامهنویس، همانند هر انسان دیگری در اعماق وجودش یک روحانی آنارشیست است. هیچ چیز و هیچکس نمیتواند او را راضی کند. نمایشنامهنویس بهترین دوست و تنها دشمن خوب، بزرگ و واقعی همه انسانهاست. او نه با اجتماع همراه میشود و نه با آنها شادی میکند. نمایشنامهنویس راستین شورشیای است که هرگز متوقف نمیشود.»
کمدی انسانی ابتدا به صورت فیلمنامه و برای فیلم تنظیم شده بود. در سال ۱۹۴۲ سارویان بنا به دعوت کارگاههای فیلمبرداری به هالیوود رفت تا فیلم کمدی انسانی زیر نظر خودش تهیه شود اما چون فیلمبردارها چندان توجهی به راهنماییهای او نکردند و به هر جهت جنبههای تجاری فیلم را هم در نظر داشتند. بنابراین سارویان هالیوود را ترک گفت؛ اما این فیلم با شرکت «میکی رونی» تهیه شد و به بازار آمد و موفقیت بسیار نیز کسب کرد. چنان که موفقیت فیلم از کتاب کمدی انسانی که بهترین اثر سارویان و یکی از آثار معروف عصر حاضر است، کمتر نبود.
دوران زندگی تو؛ عمیق نفس کشیدن را بیاموز
در دنیای نمایشنامهنویسی سارویان را بیش از هر چیز با نمایشنامهی «دوران زندگی تو» میشناسند. همین نمایشنامه بود که جایزهی پولیتزر را در ۱۹۳۹ از آن خود کرد و پس از آن جایزهی منتقدان نمایش نیویورک از آن سارویان شد و در ۱۹۴۸ از روی این نمایشنامه فیلمی سینمایی با بازی جیمز کاگنی ساختند. سارویان در پاسداشت زندگی از زبان یکی از شخصیتهای «دوران زندگی تو» گفته است:«عمیق نفس کشیدن را بیاموز؛ در هنگام غذا خوردن طعم غذا را دریاب و هنگامی که به خواب میروی به واقع بخواب. با تمام توان بکوش تا زندگی کنی و وقتی میخندی با تمام وجود بخند.»
شاید بتوان عقیدهی سارویان نسبت به زندگی را در نمایشنامهی «دوران زندگی تو»، از زبان یکی از شخصیتهایش شنید: «در دوران زندگی خود واقعاً زندگی کنید تا در مدت کوتاهی که در این جهان هستید به غم و اندوه این جهان نیفزایید، بلکه با لبخند به حیات و شادی بیپایان زندگی چیزی بیفزایید.»
ارسال دیدگاه