گفتگو با کازوئو ایشی گورو 1396
مدت زمان مطالعه : 3 دقیقه
مصاحبهی تلفنی با کازوئو ایشی گورو پس از اعلام رسمی نتیجه جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۷ در تاریخ ۵ اکتبر ۲۰۱۷. مصاحبهگر آقای آدام اسمیت، مسئول بخش علمی رسانهای آکادمی نوبل است.
سلام آقای اسمیت. حال شما چطوره؟
خیلی ممنون. تبریک بابت جایزه نوبل.
بله بسیار متشکرم. متأسفم پشت خط موندید. با عرض پوزش اوضاع اینجا کاملاً آشفته است. ناگهان به عالمه خبرگزاری زنگ زدند و صف کشیدن پشت خط تماس.
میتوانم تصور کنم. پس باید روزتان به شکل غیرمنتظرهای تغییر کرده باشد. شما از کجا خبردار شدید؟
خب توی آشپزخونه نشسته بودم و برای دوستی ایمیل مینوشتم که تلفن زنگ خورد؛ و خبر اینجوری شروع شد که کاملاً قطعی نبود. ظاهراً افرادی بهعنوان نمایندگان ادبی خبر اعلان را بهصورت زنده دنبال میکردند. ظاهراً انتظارش را نداشتند. چون فقط منتظر بودند ببینند جایزهی نوبل ادبیات امسال متعلق به چه کسی است؛ و پس از اعلان نهایی تلفن پشت تلفن بود که زنگ میخورد و هر بار بررسی میکردیم که آیا شوخی است یا خبر جعلی؛ اما بعد صحت خبر بیشتر و بیشتر تصدیق شد. وقتی بیبیسی خبر را اعلام کرد دیگه خبر را جدی گرفتم. راستش از اون لحظه به بعد حتی یکلحظه هم وقتم آزاد نشده، دقیقاً همهچیز از ساعت یازده شروع شد. غوغایی به پا شد و کلی آدم برای مصاحبه با من صف کشید.
پس الآن وضعیت آرامتر شده؟
نه نه فکر کنم خیلی زمان ببرد که اوضاع آرامتر بشود. منظورم این است تا وقتی اوضاع اینطوری پیش میرود، همهچیز به شکل خندهداری باعث افتخار است. فکر کنم افتخارآمیزتر از جایزه نوبل جایزهای وجود ندارد. بگذارید اینطور توضیح بدهم؛ بیشترین افتخار قضیه این است که آکادمی سوئدی با موفقیت قدمی فراتر از تعصبات سیاسی در انتخاب برنده این جایزه برداشته و فکر کنم این یکی از نادرترین موارد قابلاحترام است که صحت انتخاب برندهی جایزهی نوبل از سوی عوام مردم در اقصی نقاط جهان مورد تأیید باشد؛ آنوقت حس افتخار دریافت چنین جایزهای از سوی آکادمی نوبل جایگاه ویژه خود را تأیید میکند؛ و این خود بهتنهایی هدفی والاست. در تمام این سالها آکادمی سوئد در مدیریت حفظ اصول ارزشمند، بسیار خوب عمل کرده است. همانطور که میدانید من با بسیاری از قهرمانان داستانهایم همسو میشوم. بهترین نویسندگان تاریخ این جایزه را دریافت کردهاند: یعنی درست یک سال پس از انتخاب باب دیلن که از ۱۳ سالگی یکی از قهرمانان من است. شاید حتی یکی از اسطورهسازترین قهرمانان دنیای من.
چه مصاحبت جالبی!
بله دقیقاً. من میتوانم نقش باب دیلن را خیلی خوب بازی کنم، اما الآن برای شما این کار را نمیکنم.
ااا چه حیف! دوست داشتم ببینم. حداقل وقتی در دسامبر به استکهلم تشریف آوردید، این کار رو انجام بدید.
حالا ببینم چی میشود.
بریتانیا در حال حاضر حال و هوای عجیبی دارد. آیا هماکنون که این جایزه را دریافت کردهاید، برای شما مفهوم خاصی دارد؟
البته که دارد؛ یعنی راستش درست پیش از تماس شما داشتم، متن کوتاهی برای خبرگزاریها مینوشتم و پیش خودم فکر میکردم من توی سه خط چه میتوانم بگویم. چون زمانبندی شایسته، برای من حائز اهمیت است. حس میکنم حدوداً ۶۳ ساله هستم و دورانی را به خاطر نمیآورم که از ارزش خودمان در دنیای غربی بسیار نامطمئن بوده باشیم. میدانید من فکر میکنم ما داریم دوران بسیار نامطمئنی نسبت به ارزشهای خود و مدیریت آن را سپری میکنیم. مردم دیگر احساس امنیت ندارند. پس حداقل امیدوارم چیزهایی مثل جایزه نوبل بتواند تا حدی در بهبود اوضاع مثبت جهان و به ارزشهای والا در دنیا کمک کند.
گمان میکنم تا به امروز هر مطلبی که نوشتهاید، جورایی پرسش راجع به جایگاه خود در دنیا، ارتباط ما با یکدیگر و ارتباطمان به دنیا مربوط میشود. شاید این یکی از برترین تمهایی است که در نوشتههای شما مطرح میشود. درست است؟
بله البته؛ یعنی فکر کنم اگر بحث را بیش از این بسط دهم، شاید یکی از مواردی که همیشه من را تحت تأثیر قرار داده، این است که ما چطور میتوانیم درآنواحد هم در دنیای بزرگ زندگی کنیم، هم در دنیای کوچک. چون عرصهای شخصی داریم که باید در آن حیطه تلاش کنیم و عشق بورزیم؛ اما حتی همین عرصهی محدود باز بهناچار با دنیایی بزرگتر در تصادم است. دنیایی که سیاست یا حتی جهان هولناک بتواند بر آن غالب باشد. من همیشه به چنین مبحثی علاقه داشتم. ما همزمان در دنیای بزرگ و در دنیای کوچک زندگی میکنیم و نمیتوانیم خود یا دیگری را فراموش کنیم.
سپاسگزارم. فکر کنم بهتر است روز دیگر راجع به این مسئله صحبت کنیم.
بله.
در حال حاضر باید آماده شوید که با صف طویلی از خبرگزاریها مواجه شوید. فقط یک سؤال دیگر: چه احساسی دارید در برابر سیل عظیم توجهی که ناگهان به سمت شما سرازیر خواهد شد؟
خب فکر کنم... حس مثبتی دارم؛ یعنی حسش کمی با آشفتگی همراه است. چون امروز صبح با حالتی از خواب برخواستم انگار که قرار است روزی متفاوت از تمام روزهای عادی زندگیام باشد. خیلی خوب است که روزنامهها و رسانهها توجهی جدیتر به جایزه نوبل ادبیات نشان میدهند. همیشه محتاطم نسبت به روزی که فردی برنده جایزه نوبل ادبیات شود و هیچکس چندان علاقهای نشان ندهد. این علامت خطری است مبنی بر اینکه بلایی بر سر این دنیا آمده است.
روزی که ادبیات را در آن روز خاص جشن بگیریم، روز خوبی است.
بله و به نظرم ادبیات پدیدهی شگفتانگیزی است. البته گاهی هم میتواند مضر باشد؛ اما به نظرم جایزه نوبل ادبیات به این دلیل به وجود آمده که منفعت این پدیده را تضمین نماید.
۱۹ آبان ۱۳۹۶
ارسال دیدگاه