گفتوگو با جمعی از نویسندگان 1387
مدت زمان مطالعه : 2 دقیقه
«کلمات عوض نمیشوند اما کتابها همیشه در حال تغییرند. شرایط عوض میشوند و آدمها هم همینطور. آنگاه اگر در وقت مناسبی کتابی را پیدا کنند، حتماً آن کتاب جوابگوی چیزی است؛ نیازی یا آرزویی» اینها جملاتیاند از پل استر، نویسندهی ۶۱ ساله آمریکایی که این روزها در بازار کتاب ایران خوش درخشیده است.
مدیر روابط عمومی نشر افق (ناشر اکثر آثار استر در ایران) در اینباره میگوید:
«استقبال از این نویسنده در میان کتابخوانان به شکل قابل توجهی رشد کرده است. کتابهای او پس از انتشار در کمتر از نیمسال به چاپ دوم میرسند. مخاطبان گاه چند ماه قبل از انتشار یک کتاب با ما تماس گرفته و سراغ آن را میگیرند. همچنین روی سایت اینترنتی انتشارات، نظرات مختلفی ارائه میشود و اکثراً خواستار انتشار کتابهای جدید از استرند. واکنش مطبوعات و نقدهای منتشر شده نیز معمولاً مثبتاند.»
ترجمهی آثار این نویسنده از سال ۱۳۸۰ شروع شد. در آن سال خجسته کیهان داستان «شهر شیشهای» را به فارسی برگرداند. اما مشکلات ناشر باعث شد تا سرانجام این کتاب در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات دیگری منتشر شود. هماکنون اگر نمایشنامهها و فیلمنامههای استر را نادیده بگیریم، اکثر آثار داستانی او به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شدهاند. از میان این کتابها میتوان به آثاری چون «سهگانهی نیویورک»، «کشور آخرینها»، «مون پالاس»، «اختراع انزوا»، «دیوانگی در بروکلین»، «شب پیشگویی»، «کتاب اوهام»، «هیولا» و «تمبوکوتو» اشاره کرد.
چند کتاب جدید هم از استر در راه است. رمان «موسیقی شانس»، کتاب «دفترچه سرخ»، رمان «سفر در اتاق تحریر» و نمایشنامه «سکوت» از آثار این نویسندهاند که ترجمه آنها به پایان رسیده و به زودی شاهد حضور آنها در قفسه کتابفروشیها خواهیم بود.
چرا پل استر؟
این پل استر چه چیزی دارد که در این سالها آثارش ناگهان در کتابفروشیهای ایران زیاد به چشم میآید؟ به نظر میآید کتابهای او را میتوان کلماتی آمریکایی دانست که یک آمریکایی در نقد آمریکای امروز مینویسد. این سؤال را از دو مترجم آثار او پرسیدم.
بابک تبرایی که تاکنون سه اثر از استر را به فارسی ترجمه کرده معتقد است مفاهیم و درونمایهی آثار این نویسنده باب دندان خواننده فارسی زبان است. او میگوید:
« مفاهیمی چون شانس و تصادف، یاسها و نا امیدیها، از دستدادنها و تنهاییها، از جمله مفاهیمیاند که انسان امروزی با آنها کلنجار میرود. جامعه جوان و در حال ترقی ایران هم با این مفاهیم جدید روبرو شده و از این رو درونمایه آثار استر برای ما جذاب است.»
لیلا نصرییها مترجم رمان «مون پالاس» اثر استر هم نظرات مشابهی دارد. او میگوید:
«خوانندگان در کتابهای استر خودشان را پیدا میکنند. هم زبان استر زبان ماست و هم فضای داستانیاش به زندگی شهری مدرن شباهت دارد. درواقع این کتابها برای خوانندگان درس زندگیاند و شاید علت استقبال همین باشد.»
«پل استر یک جستجوگر است. با بیطرفی و ظرافت مسئلهای را میکاود و خواننده را تا عمق آن راهنمایی میکند، اما ناگهان کنار میکشد و قضاوت را به عهده مخاطب وامیگذارد.»
اینها حرفهای یک روزنامهنگار دوستدار پل استر است. نگار خسروی حرف دیگری هم دارد:
«بیطرفی پل استر در مسائل و نگاه او به زندگی از زوایای مختلف، باعث شده تا هرکسی بتواند با داستان او ارتباط برقرار کند. شاید دلیل فراگیر شدن پلاستر در کشورهایی چون ایران، دلزدگی از پیشداوریها ست و این بیطرفی استر است که به مذاق ما خوش آمده.»
علیرضا شکراللهی ویراستار گفته است:
کلید محبوبیت پل استر، تسلط او بر زبان و تواناییهای نوشتاری او است. شاید دنیای داستانی این نویسنده در رمانهای مختلف شبیه به هم باشند، اما زبان آنها کاملاً متفاوت است. استر ترکیبهای متفاوتی از زبان و لحن را در هم میآمیزد و ریتم و ضرباهنگ نوشتنش را – حتی در یک کتاب – بارها به صورت آگاهانه تغییر میدهد تا مخاطب را مجذوب کند. مترجمان آثار استر به فارسی، تلاش داشتهاند تا این بازیهای زبانی و تغییر ریتمهای نوشتاری پل استر را در ترجمههای خود نمایان کنند. اما این کار به دلایل بسیار، چندان ممکن نیست. البته اگر امکان انتشار نسخههای قبل از ویرایش نیز وجود داشت، مخاطب متوجه این تغییرات میشد.
پیشتر، موج محبوبیت نویسندگان مختلف اندکی پس از عبور از سایر کشورها به ایران میرسید؛ اما توجه به این نویسنده در ایران، همزمان با شهرت بینالمللی او به دست آمده و این در میان موجهای فرهنگی کشور ما پدیده تازهای است که میتواند خرسندکننده باشد.
همچنین در حال حاضر، رد محوی از تأثیر نگاه داستانی این نویسنده بر روی کارهای جدید نویسندگان جوان ایرانی مشاهده میشود. برای مثال، نویسندگان جوان ما از فلسفهبافی و کلیگویی در داستان خستهاند و میخواهند قدری جزئیتر به سوژه داستانی خود بپردازند. در این رویکرد، اثر نگاه استر به داستان، میتواند در آثار این نویسندگان جوان بسیار مهم باشد و نقشی تشدیدکننده ایفا کند. با توجه به استقبال قابل توجهی که اخیراً از آثار او صورت گرفته، باید منتظر تاثیرات بیشتری از دنیای داستانی استر بر نویسندگان ایرانی باشیم.
پل استر کیست؟
این نویسنده با نام کامل پل بنجامین استر در تاریخ ۳ فوریه ۱۹۴۷ میلادی در نیویورک از پدر و مادری متعلق به طبقه متوسط به دنیا آمد. او در دانشگاه کلمبیا تحصیل کرد و مدرک لیسانس و فوق لیسانس خود را از این دانشگاه دریافت کرد. استر بعد از پایان تحصیلاتش به فرانسه رفت و چهار سال در این کشور زندگی کرد و سپس در سال ۱۹۴۷ به آمریکا بازگشت. استر پس از بازگشت به آمریکا با لیدیا دیویس نویسنده امریکایی ازدواج کرد، ولی این ازدواج دوام نیاورد و به طلاق انجامید. او در سال ۱۹۸۱ با سیری هوستوت رماننویس و روزنامهنگار، آشنا شد و با او ازدواج کرد. این زوج در حال حاضر با یکدیگر در بروکلین (نیویورک) زندگی میکنند.
شهرت استر بیشتر به خاطر مجموعهی «سهگانهی نیویورک» به دست آمده است. همچنین از فیلمنامههای او میتوان به «لولو روی پل» اشاره کرد. این نویسنده همچنین بخشی از شهرت خود را مدیون برخی از رمانهای پلیسی و جنایی است که بخش عمدهای از کارهای اولیهی او را در نویسندگی تشکیل میدهند. استر تا به امروز ۱۱ رمان و مجموعه داستان، یک مجموعه شعر، ۵ نمایشنامه و فیلمنامه و سه مجموعه مقاله یا زندگینامهی خودنوشت (autobiography)، به چاپ رسانده است. وی همچنین شش کتاب ترجمه شده و جمعآوری سه مجموعه داستان از نویسندگان مختلف را نیز در کارنامه فرهنگی خود ثبت کرده است.
ارسال دیدگاه