گفتوگو با کیوان عبیدی آشتیانی 1397
مدت زمان مطالعه : 3 دقیقه
گفتوگو با کیوان عبیدی آشتیانی مترجم دربارهی ادبیات کودک و نوجوان امروز ایران و جهان
#کیوان_عبیدی_آشتیانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) دربارهی وضعیت ادبیات کودک و نوجوان ایران در خارج از کشور گفت:
ادبیات ایران در خارج از کشور نمودی ندارد و قابل رقابت با ادبیات خارج از کشور نیست که دلایل مختلفی دارد. یک دلیل آن برمیگردد به عدم وجود مترجم خوب فارسی به انگلیسی در کشور. مترجمی که ما در دانشگاهها تربیت میکنیم مترجمی است که متون را از سایر زبانها به فارسی برمیگرداند ولی برای ترجمه متنهای فارسی به زبانهای دیگر مترجم خبرهای نداریم و این مسئله صدمه بزرگی است به ادبیات کشورمان زیرا اصل هر داستانی زبان آن است که باید به خوبی مطرح شود.
مترجم کتاب «عروس دریایی» بیان کرد:
امروزه ادبیات کودک و نوجوان انگلیسی در صنعت نشر جهان نسبت به 20 سال پیش رشد بسیاری داشته است. از سویی آگاهی مردم نسبت به گذشته نیز افزایش یافته است. در کشورهای دیگر ادبیات کودک و نوجوان جدی گرفته میشود در حالی که در ایران اینگونه نیست و مورد توجه قرار نمیگیرد. پدر و مادرها و مسئولان در ایران به ادبیات کودک و نوجوان نگاه جدی ندارند و این مساله هم از عواملی است که مانع از رشد این حوزه شده است.
مترجم «با کفشهای دیگران راه برو» ادامه داد:
از سویی قدرت رقابت در ایران وجود ندارد و نویسنده مجبور است خودسانسوری کند. وقتی هم که کتاب از سوی نویسنده نوشته شد از سوی سایر نهادهای مربوطه بازبینی و ممیزی میشود. ما نویسنده خلاق داریم اما نمیتوانند آن چه را که میخواهند بنویسند و فضای بازی برای نوشتن وجود ندارد. البته در ترجمه هم تقریباً همین وضعیت برقرار است. من در خارج از کشور کتابهای زیادی را میبینم که داستانهای خوب و جذابی دارند اما قابل ترجمهشدن در ایران نیستند زیرا بسیاری از بخشهای آن در زمان ترجمه باید حذف شوند. اما به هرحال وضعیت مترجمان بهتر است چون بهترین آثار ادبی کشورهای دیگر را انتخاب میکنند و بخشهایی از آن را تعدیل کرده و ترجمه میکنند. به هرحال نویسندگان در ایران با دغدغههای مختلفی روبهرو هستند و مشکلات مالی، نشر، کمبود مخاطب، نبود فضای مناسب برای نوشتن و ... سبب میشود آثار خوبی منتشر نشود. اگر هم آثار خوبی منتشر شود بهخوبی توزیع نمیشود و دیده نمیشود.
عبیدی آشتیانی عضو نبودن ایران در کنوانسیون برن را دلیل دیگر مطرح نشدن ادبیات ایران در صنعت نشر جهانی عنوان کرد و گفت:
این مسئله سبب شده حضور ما حتی حضور کشورهای دیگر در صنعت نشر ما بسیار کم شود. اگر نویسندگان ما بتوانند ناشران خارجی پیدا کنند که به ما اعتماد داشته باشند، میتوانند آثارشان را در خارج از کشور ترجمه و منتشر کنند اما چون ما عضو این کنوانسیون نیستیم ناشران خارجی ما را نمیشناسند و اگر نویسندهای هم بخواهد اثرش را به زبان دیگری برگرداند به سختی میتواند ناشر مطمئنی برای این کار پیدا کند. در واقع ما در خانواده صنعت نشر دنیا حضور نداریم چون عضو کنوانسیون برن نیستیم. الان کشورهای مختلف دارند خودشان را در جهان نشان میدهند ولی کشوری مثل ایران که ایزوله است نمیتواند فعالیتی داشته باشد. با مراجعه به کتابفروشیهای خارج از کشور میبینیم آثاری مانند آثار #صادق_هدایت، #محمود_دولتآبادی و ... مطرح شده است ولی این اتفاق سالهاست که دیگر نیفتاده است، چون ما ایزوله هستیم.
مترجم «بنبست» در ادامه به وضعیت ادبیات تألیفی و ظرفیت مطرح شدن آن در خارج از کشور اشاره کرد و گفت:
متاسفانه این ظرفیت خیلی در ادبیات کودک و نوجوان ما وجود ندارد. واقعیت این است که اگر آثار ترجمه شده را در کنار آثار تألیفی بگذاریم و از مخاطب بخواهیم یکی از آنها را انتخاب کند اغلب آثار ترجمه شده را انتخاب میکنند. آثار تألیفی آنقدر قدرت ندارند که با آثار ترجمه رقابت کنند. مخاطب بهدنبال جذابیت، پرکشش بودن و تعلیق در داستان است که در اغلب آثار تألیفی ایرانی دیده نمیشود. در واقع نویسندگان ما میخواهند مفاهیم را بیان کنند اما این قدرت وجود ندارد که بتوانند در آثارشان مخاطب را تکان دهند و تاثیرگذار باشند. من با بچههای زیادی صحبت میکنم و نظرشان را درباره کتابها میپرسم. اغلب آنها میگویند که آثار تألیفی برایشان کشش نداشته و بعد از خواندن چند صفحه اول کتاب از خواندن آن منصرف میشوند. در حالیکه داستان خوب باید مخاطب را تکان دهد، به او شوک وارد کند و چنان کششی داشته باشد که مخاطب نتواند آن را زمین بگذارد. من در این سالها سعی کردم به همراه خواندن آثار خارجی داستانهای تألیفی را دنبال کنم اما متاسفانه خیلی نمیتوانیم با آثار ترجمه رقابت کنیم.
عبیدی آشتیانی یادآور شد:
متاسفانه برخی نویسندگان ما در مقابل آثار ترجمه شده موضع میگیرند و میگویند چون آثار ترجمه وارد کشور شده آثار تألیفی دیده نمیشود. در حالی که این حرف صحیح نیست، اگر آثار ترجمه نباشند نویسندگان با چه چیزی میخواهند رقابت کنند. از سویی مطالعه آثار ترجمه به نویسندگان کمک میکند که با اصول نگارش، سبکهای جدید، روایات جدید و... آشنا شوند و بفهمند ادبیات خوب چگونه است. گاهی در برخی آثار تألیفی رد پای آثار خارجی دیده میشود که به نظر من این خوب است و نشان میدهد نویسنده کتاب اهل مطالعه بوده و از متد و سبکهای جدید که در آثار خارجی آمده، بهره برده است.
این مترجم افزود:
موضعگرفتن در برابر ادبیات ترجمه به ضرر ادبیات ایران است چراکه هرچقدر آثار ترجمه وارد کشور شود سبب میشود نویسنده خودش را بالا بکشد و پیشرفت کند. یک دلیل پیشرفت در کشور ما مطالعه آثار خارجی است. اگر فکر کنیم ترجمه در حال جلو رفتن است و آثار تألیفی را تضعیف میکند و براین اساس ترجمه را نابود کنیم، وضعیت بدتر میشود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا مطالعه آثار ترجمه سبب گرایش کودکان و نوجوانانی که در سن الگوپذیری هستند به سمت فرهنگ غرب میشود، گفت:
من با این حرف کاملاً مخالفم. چون گسترش فرهنگ غربی در کشور و تأثیرپذیری کودکان و نوجوانان از آن فرهنگ از طریق شبکههای ماهوارهای و اینترنت و فضای مجازی در کشور رخ میدهد نه از طریق کتابهای ترجمهشده. کتابهایی که اغلب مترجمان برای ترجمه انتخاب میکنند مطابق با ارزشهای بشری است نه گسترش فرهنگ غربی و تم اصلی داستانها اصول اخلاقی، خانوادگی و ... است. اثر تخریبی که در کودکان و نوجوانان ایجاد میشود از طریق ماهواره است نه مطالعه. بچهها را نمیتوان از تلویزیون جدا کرد. الان انقلاب انفورماتیک در کشورها رخ داده است و بچهها به تبلت و اینترنت دسترسی کامل دارند. از سویی اغلب بچههای کتابخوان آگاهی زیادی دارند و قدرت انتخاب دارند و خودشان کتابها را انتخاب میکنند و میتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند.
مترجم «بخشنده» ادامه داد:
از سویی یکی از ارزشهای ترجمه آشنایی مردم با فرهنگهای سایر کشورهاست که سبب بهبود روابط و مهارتهای اجتماعی در افراد میشود و سبب از بین رفتن مرزها و انتقال فرهنگها شده و دید منفی نسبت به فرهنگ سایر کشورها را از بین میبرد. مترجم سعی میکند با ترجمه یک کتاب قدمی بردارد برای نزدیکی بیشتر فرهنگها.
عبیدی آشتیانی بهترین راه برای رشد ادبیات کودک و مطرح شدن آن در مجامع بینالمللی را حمایت از آن عنوان کرد و گفت:
برای رشد ادبیات کودک و مطرح شدن آن باید همگی تلاش کنیم از ادبیات کودک و نوجوان کشورمان حمایت کنیم. نهادهای مدنی مرتبط با این حوزه مانند شورای کتاب کودک بااینکه حمایت نمیشوند اما کارهای بزرگی انجام میدهند. از سویی خود ناشران، نویسندگان و مترجمان هم باید قدمی در این راه بردارند.
به گفته این مترجم، در حال حاضر کتاب تبدیل به یک کالای بیارزش شده است. ناشرانی وارد بازار شدهاند که سرمایه فراوانی دارند و با این سرمایه، چه در حوزه تألیف و چه ترجمه، ادبیات زرد وارد بازار کردهاند و ما باید در مقابل این کار مقاومت کنیم. کار باید فرهنگی باشد تا تجاری. ناشران، نویسندگان و مترجمان باید در مقابل انتشار ادبیات زرد مقاومت کنند و به توصیههای نهادهای مدنی مانند شورای کتاب کودک توجه کنند. مخاطب اصلی کتاب بچهها هستند بچهای که مورچهای را له نمیکند نمیتواند در آینده آدم بکشد و این فرهنگ با کتاب به بچه آموزش داده میشود.
ارسال دیدگاه