گفتوگو با حسین سناپور 1398
مدت زمان مطالعه : 4 دقیقه
داستاننویسی را با کلاسهای #هوشنگ_گلشیری آغاز کرده و حالا سالهاست که خودش هم راه استاد را در پیش گرفته و سعی در به اشتراک گذاشتن داشتههایش با علاقه مندان این دنیای بی انتها دارد. #حسین_سناپور، مدرس داستان نویسی، محقق، نویسنده و منتقد ادبی است که سابقه سالها فعالیت روزنامه نگاری هم دارد و تا به امروز مجموعه داستانها، رمانها و آثار متعددی در زمینه تئوریهای ادبیات داستانی منتشر کرده. او این روزها با کتابهایی تازه به استقبال بازدیدکنندگان از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران آمده، هرچند که تأکید دارد اطلاع دقیقی از آثار بازنشر شدهاش برای عرضه در این رویداد علمی-ادبی ندارد. با این حال در گفتوگویی که به همین مناسبت با او داشتیم اطلاعاتی درباره سه کتاب تازهای در اختیارمان گذاشت که این روزها به همت نشر چشمه عرضه میشود. نخست «آتش»، رمانی که چند ماهی از انتشارش میگذرد که میتوان آن را ادامهای برای دو رمان قبلیاش«خاکستر» و«دود» دانست.«مخلوقات غریب» اما دومین کتابی است که از او در روزهای پایانی سال منتشر کرده و دربردارنده 10 داستان است. «مخلوقات غریب» در حالی در اختیار علاقه مندان قرار گرفته که بعد از چندین سال که شاهد انتشار مجموعه داستانی تازه از این نویسنده کشورمان بودهایم، چاپ دوم این کتاب در فاصله زمانی بسیار کوتاهی به نمایشگاه کتاب رسیده. اما آخرین نوشته سناپور برای علاقه مندان ادبیات کتاب «آغازکنندگان رمان مدرن ایران» است، او این کتاب را در بررسی مهمترین رمانهای {مدرن} ایرانی نوشته، آثاری همچون « بوف کور»، «شازده احتجاب» و «سنگ صبور».
(گفتوگوی زیر را به بهانهی کتابهای تازهام برای نمایشگاه کتاب با مریم شهبازی (خبرنگار روزنامهی ایران) انجام دادهام که امروز (۱۰ اردیبهشت) در صفحهی کتاب این روزنامه منتشر شده. به دلیل شفاهی انجامشدن گفتوگو، متن چندان دقیق نیست و من هم آنجاها که میشده درستش کرد، کلماتی در {} اضافه کردهام. این را هم بگویم که در مقدمهی متن و مثل دهها جای دیگر به غلط گفتهاند که داستاننویسی را از کلاسهای گلشیری شروع کردهام، که درست نیست و شروع داستاننویسی من به پنج شش سال پیش از آن برمیگردد.)
این روزها چه کتابهای تازهای از شما در نمایشگاه کتاب عرضه شده؟
نمیدانم از میان کتابهایم تجدیدچاپ کدام یک از آنها برای نمایشگاه کتاب عرضه شدهاند، با این حال بگذارید از سه کتابی بگویم که سال گذشته منتشر شدند و از عرضه آنها در روزهای اخیر مطلع هستم. یکی از این کتابها رمانی با نام «آتش» است، دومی مجموعه داستانی با عنوان«مخلوقات غریب» است که روزهای پایانی سال منتشر شد و هماکنون چاپ دوم آن برای نمایشگاه کتاب عرضه شده است.اما سومین کتاب، «آغازکنندگان رمان مدرن ایران»، اثری تئوریک و درباره مهمترین رمانهایی است که {مدرن بودهاند و} در چند دهه نخست داستاننویسی کشورمان منتشر شدهاند؛ از «بوفکور» #صادق_هدایت گرفته تا «سنگی بر گوری» #جلال_آل_احمد، «خروس» #ابراهیم_گلستان، «ملکوت» #بهرام_صادقی، «شازده احتجاب» و «کریستین و کید» هوشنگ گلشیری، «سنگ صبور» #صادق_چوبک و «آشغالدونی» #غلامحسین_ساعدی که هشت رمان از مشهورترین رمانهای ایرانی به شمار میآیند. این رمانها را نه فقط از جهت اثرگذاری آنها، بلکه بواسطه آن انتخاب کردهام که هم بارها خوانده شدهاند و هم اینکه نقد و بررسیهای بسیاری در خصوص آنها انجام شده است. درباره کتابهای تجدید چاپیام برای نمایشگاه چیزی نمیدانم، شاید بهتر باشد جزئیات بیشتر را از نشر چشمه جویا شوید.
«آغازکنندگان رمان مدرن ایران» هم در روزهای پایانی سال 97 منتشر شد؟
بله و بیتردید رمانهایی که به آنها اشاره شد را میتوان آغازکنندگان رمان مدرن کشورمان دانست.
از چه منظری به این رمانها پرداختهاید؟ تنها بحث نقدشان در میان بوده یا دست به مقایسه آنها هم زدهاید؟
از هر دو منظر به این رمانها پرداختهام، برای هر رمان، مقالهای در حدود سی صفحه نوشتهام که در کتاب منتشر شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است. در شیوهای که برای بررسی این آثار انتخاب کردهام که اغلب روال کار من بهشمار میآید به بخش بخش رمانهای مذکور توجه کردهام و بر اساس آن دست به تشریح و توضیح کلیت آنها زدهام.
با توجه به بررسیهایی که در خصوص داستانهای مشهور ایرانی داشتهاید، وضعیت داستاننویسی نویسندگان جوان امروز را چطور میبینید؟
این بحثی جدا از کتابی است که از آن به شما گفتم و گفتوگویی مفصل را طلب میکند. اما نکتهای که میتوانم در این فرصت اندک از آن بگویم این است که هماکنون با تعداد بسیاری نویسنده جوان و از سویی کتابهایی روبهرو هستیم که برای نخستین مرتبه از سوی آنان منتشر میشوند. آثاری که به طور قطع در میان آنها هم کتابهای خوب دیده میشود و هم آثار متوسط و ضعیف. مسئلهای که نباید فراموش کرد این است که آثار خوب راه خود را پیداکرده و آثار ضعیف هم بهمرور از چرخه نشر و انتخاب مخاطبان حذف میشوند. با وجود این معتقدم که وضعیت داستاننویسی امروزمان قابل توجه است.
حتی با وجود مشکلاتی که اهالی کتاب در بحث ممیزی و انتشار آثار خود به جهت کمبود کاغذ و گرانی هزینهها روبهرو هستند؟
بله، حتی با وجود مشکلاتی که به بخش عمدهاش در این سؤال اشاره کردید.
به تعداد قابل توجه نویسندگان جوان و خلق آثار متعدد از سوی آنان اشاره کردید، در این بین میتوان مدعی شکلگیری جهتگیری موضوعی خاصی در آنها شد یا بحث تنوع در میان است؟
با بحث تنوع در موضوعات داستانی بیشتر موافق هستم، داستاننویسی امروزمان بههمان نسبت که برخوردار از خالقان متعددی شده موضوعات مختلفی هم دارد. از همین بابت خیلی دشوار است که بگوییم به کدام سمتوسو میرود یا تأکید کنیم که فلان موضوع مشخص مورد توجه اهالی کتاب است. در میان داستانهای امروزمان هم موضوعات اجتماعی دیده میشود و هم رمانها و داستانهای کوتاهی که بر اساس موضوعات تاریخی نوشته میشوند. ردپای مسائل تاریخی در رمان امروز اتفاق جالبی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. علاوه بر این همچون سایر نقاط جهان شاهد وجود دیگر موضوعات پلیسی-جنایی، علمی-تخیلی- عاشقانه و... هم در مخلوقات ادبی نویسندگان جوان هستیم که این را مدیون گستردگی آثار منتشر شده و از سویی تعداد بالای نویسندگان هستیم. اما باز هم تأکید میکنم که نمیتوان گفت که جهت اصلی موضوعی داستانها و رمانهای امروز به کدام سمت است.
برخی همکارانتان از فرم زدگی نویسندگان و اینکه مضمون فدای ساختار میشود گلایه دارند!
من چنین نظری ندارم، بهتر است همان دوستانی که چنین عقیدهای دارند به این سؤال پاسخ بدهند.
مطالعه این کتاب مناسب کدام طیف از مخاطبان است؟ افرادی که تا حدی با داستاننویسی و ادبیات آشنا هستند یا هر علاقهمندی که خواهان قدم نهادن به این عرصه است؟
به گمانم هر کسی که این رمانها را خوانده و آثار مذکور توجه او را جلب کرده باشد، مخاطب این کتاب باشد. همه افرادی که بوف کور، شازده احتجاب و باقی این رمانها را خوانده و در خصوص آنها به سؤال برخوردهاند میتوانند برای درک و شناخت بهتر آثار مذکور از این کتاب کمک بگیرند.
چقدر زمان برای تألیف این کتاب صرف کردهاید؟
آن طور نبوده که بگویم به طور مداوم پای این کتاب نشستهام، در زمانهای مختلف به سراغ آن رفتهام و مطالب آن پشت سر هم نوشته نشده است.بخشهایی از کتاب را چندین سال قبل نوشتهام و قسمتهایی را هم طی یکی- دو سال اخیر.
همانطور که اشاره کردید، «مخلوقات غریب» مجموعه داستانی است که آن هم در روزهای پایانی سال منتشر شده و حالا چاپ دوم آن طی زمان بسیار کوتاهی در نمایشگاه عرضه شده، این کتاب دربردارنده چند داستان است و موضوعات آنها حول چه محوری شکل گرفته؟
دقیق بهخاطر ندارم اما به گمانم 10 داستان باشد. همه داستانهای این مجموعه در یک فضای غیر رئال و غریب اتفاق میافتند. داستانهای این مجموعه درباره غرابت زندگیهای امروز ما است، البته آنطور نیست که بگویم همه آنها موضوع مشخصی دارند، اتفاقاً همه آنها از نظر مضمونی کاملاً مستقل هستند؛ منتهی از نظر فضای داستانی اشتراکاتی میان آنها هست.
داستانهای این مجموعه در فاصله زمانی مشخص خلق شدهاند؟
اغلب آنها متعلق به دو سال قبل است، اما یکی- دو داستان آن هم به چندین سال قبل تعلق دارد.
هیچ یک از آنها پیشتر جایی منتشر نشدهاند؟
نه، همگی برای نخستین مرتبه در قالب این مجموعه منتشر شدهاند.
قدری هم از رمان آتش بگویید که زمان چندانی از انتشارش نمیگذرد.
این رمان را میتوان به نوعی کاملکننده دو رمان قبلی من دانست که پیشتر با عنوانهای «خاکستر» و «دود» منتشر شدهاند. رمان «آتش» در فضای اجتماعی روزگار معاصر به تصویر کشیده شده و درباره روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همین دوران است که درگیر آن بودهایم و هنوز هم هستیم.
با این حساب این سه رمان را میتوان نوعی سهگانه دانست؟
بله، میتوان اینچنین گفت. رمان«آتش» در همان فضاها و با شخصیتهایی تقریباً مشترک با رمانهای «خاکستر» و «دود» نوشته شده است. رمانی که در آن هم به روابط اجتماعی و هم اقتصادی و عاشقانه برخی آدمهایی توجه شده که در همین فضای امروز زندگی میکنند. از نظر سبک و ساختار {ساخت}هم پیرو همان دو رمان است. منتهی شخصیت اصلی این رمان یک زن است ولی شخصیت اصلی دو رمان قبلی مرد بودند.
در حال حاضر مشغول کار روی چه کتابی هستید؟
طرحهایی برای اثر بعدیام دارم اما ترجیح میدهم فعلاً چیزی دربارهاش نگویم. بگذارید توضیحات بیشتر را بگذارم برای وقتی که آن را نوشتم. تنها چیزی که میتوانم درباره این رمان بگویم این است که ماجرای آن در فضای {غیر}رئالیستی شکل میگیرد، البته چیزی که از همین حالا میدانم شبیه دیگر آثار رئالیستی{ام} نخواهد بود.
از کلاسهای داستاننویسیتان چه خبر؟ همچنان برقرار هستند؟
بله، حدود هفده سالی میشود که بهطور مداوم داستاننویسی تدریس میکنم که این کار همچنان هم ادامه دارد. هم کارگاههای داستان کوتاه و هم کارگاههای رماننویسی دارم که اغلب درباره آنها {از طریق وبلاگم} اطلاعرسانی میکنم.
ارسال دیدگاه