فیلتر مصاحبه

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران مصاحبه

شب سناپور

گفت‌وگو با حسین سناپور 1397

مدت زمان مطالعه : 2 دقیقه

ادبیات

به نقل از روابط عمومی موسسه‌ی هفت اقلیم، چهارمین شب از سلسه نشست‌های نویسندگان پیشکسوت با حضور «حسین سناپور»- نویسنده- و میزبانی #فرشته_احمدی -نویسنده- عصر چهارشنبه ۳ خرداد در موسسه هفت اقلیم برگزار شد.

مصاحبه

شب سناپور #حسین_‌سناپور درباره‌ی خود، نویسنده شدنش، سبک نوشتاری و کارگاه‌های داستان‌نویسی‌اش گفت و اظهار کرد:

داستان‌نویسی امروز خیلی قوی‌تر از چند دهه‌ی گذشته است و ما در اوج رمان‌نویسی هستیم.

در ابتدای برنامه فرشته احمدی -نویسنده- حسین سناپور را این‌گونه معرفی کرد:

نیاز به معرفی ویکی‌پدیایی نمی‌بینم برای این‌ که در پشت جلد همه کتاب‌های ایشان نوشته شده است. به نظرم آقای سناپور از محدود نویسندگان حرفه‌ای معاصر ما هستند. حرفه‌ای به این معنا که نویسنده‌ای هستند که تمام‌وقت نویسندگی می‌کنند، با وجود این‌که بیشتر ما نویسندگان مجبوریم چند شغل برای گذران زندگی داشته باشیم و کمتر نویسنده‌ای پیدا می‌شود که چنین جسارتی داشته باشد.
دومین نکته حرفه‌ای بودن ایشان حساسیت داشتن به مسائل روز جامعه و اجتماع است. برخلاف خیلی از نویسندگان که به گوشه‌ی دنجی رفته‌اند که با خیال راحت و در امنیت بنویسند و کاری به سایر مسائل ندارند. همچنین «انجمن صنفی نویسندگان» که بعد از تلاش‌های بسیار تشکیل شد، با وجود این‌که صنف برای نویسندگان جوان‌تر است و قرار است مشکلات آن‌ها را حل کند، آقای سناپور تلاش بسیاری در این راستا انجام داده است. کسانی که در این کار جاافتاده‌اند چندان نیازی به حمایت صنفی ندارند.با تمام این‌ها ایشان پا به پای ما و همه جوان‌ترها بودند؛ که حضورشان خیلی مؤثر بود. همچنین او جز محدود کسانی است که کار جوان‌ترها را می‌خواند و نظر می‌دهد.

این نویسنده با اشاره به ازدواج نکردن حسین سناپور از او سؤال کرد، واقعاً تصمیم شما این بوده که زندگی خانوادگی مزاحم کار حرفه‌ای‌تان می‌شود؟

حسین سناپور در پاسخ به او گفت:

نه! اما مسلماً ازدواج نکردن به نویسندگی‌ام کمک کرده، ولی تصمیمی از قبل در این مورد نگرفته بودم! بدشانسی‌ای که داشتم این بود پدر و مادرم در کارهایم دخالت نمی‌کردند، پدرم حتی نمی‌دانست در کدام مدرسه درس می‌خوانم. شاید اگر کاری به کارم داشتند من هم مجبور می‌شدم کارهایی را انجام بدهم که بقیه انجام می‌دهند و فرصت نمی‌کردم برای داستان‌نویسی وقت بگذارم.

او با بیان این‌ که کمی لجباز است، خاطر نشان کرد:

اگر تصمیم به کاری بگیرم و فکر کنم باید انجام بدهم، حتماً انجام می‌دهم. از یک سنی تصمیم گرفتم نویسندگی کارم باشد، قبل از آن به سینما علاقه داشتم ولی متوجه شدم با روحیاتم سازگار نیست و دائماً به سمت داستان کشیده می‌شدم. برایم مسلم شده بود می‌خواهم نویسنده شوم. زمانی مشغول روزنامه‌نگاری بودم ولی بعدتر آن راهم کنار گذاشتم.

این نویسنده در پاسخ به سؤال فرشته احمدی درباره این‌ که کارگاه‌های #گلشیری در سبک نوشتن او چقدر تأثیرگذار بوده و حالا کارگاه‌های خود او چه شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با آن کارگاه‌ها دارد، اظهار کرد:

از دوران دانشجویی به داستان‌نویسی علاقه‌مند بودم و همان سال‌ها در کتابخانه دانشگاه دنبال کتاب‌های نویسندگی بودم. اما زمانی که به کلاس‌های گلشیری رفتم، متوجه شدم نحوه برخوردش با داستان به کلی فرق می‌کند. ما در این کارگاه‌ها داستان را می‌خواندیم و جز به جز بررسی می‌کردیم. من اولین بار در کارگاه آقای گلشیری دیدم که این‌کار انجام می‌شود. همه‌چیز برایم عوض شد و انگار درِ یک فضای جدیدی را برای من باز کرد. در کارگاه‌های آقای گلشیری فقط داستان کوتاه خوانده می‌شد و به خاطر ندارم که رمانی خوانده و بررسی شده باشد. اما من در کارگاه‌های خودم حس کردم باید شیوه‌ای باشد که روی رمان هم بشود کار کرد.

او درباره این ‌که شیوه‌ای می‌نویسد همانی است که در کتاب «یک شیوه برای رمان‌نویسی» آمده یا این‌ که بخشی از آن شخصی‌ست که قابل آموزش نیست، گفت:

تا جایی که می‌توانستم همان روش خودم است. یک الگوی کلی دارد این‌که در ابتدا با یک طرح شروع کنیم؛ طرح را پرورش بدهیم، پرونده‌سازی کنیم و در آخر که تمام این کارها را کردیم، سراغ نوشتن رمان برویم.

حسین سناپور درباره این‌ که با توجه به دغدغه‌های مشترکی که در رمان‌هایش دارد، کارهایش دچار تکرار نمی‌شود توضیح داد:

خودم خیلی سعی می‌کنم که هر کاری که انجام می‌دهم با کار قبلی‌ام تفاوت داشته باشد. با این حال یک سری مضامین و موضوعات هستند که به ناچار در تمام آثارم خودبه‌خود می‌آیند؛ نمی‌شود کاریش کرد.

او در پاسخ به این سؤال که بعضی فکر می‌کنند با شرکت در کارگاه‌های نویسندگی، نویسنده می‌شوند در صورتی که نویسنده طرز تفکر خاص و دغدغه‌های خاصی دارد که هرکسی ندارد، خاطر گفت:

به‌نظرم هر کسی حرفی برای گفتن دارد و کسی نیست که حرفی برای گفتن نداشته باشد. مسئله این است که آن حرف چطور بیان شود. آنجاست که تفاوت آدم‌ها با یکدیگر مشخص می‌شود. تفاوت نویسنده و غیر نویسنده این است که حرف‌های خود را چگونه با تکنیک عمیق کنند و از زوایای مختلف به آن بپردازند.

این نویسنده درباره نحو جمع‌آوری اطلاعات لازم برای داستان‌هایش، بیان کرد:

۷،۸ سالی که روزنامه‌نگاری کردم با خیلی اتفاقات متفاوت روبه‌رو شدم، هرچند هیچ‌وقت از آن‌ها ننوشتم. هیچ‌وقت از اتفاقات شخصی ننوشتم جز یکی دوباره که چاپ نکردم. انگار نوشتن هر چیزی که به خودم نزدیک‌تر باشد سخت‌تر است. آدم‌هایی که دورتر بودند همیشه برایم جذابیت بیشتری داشت. روزنامه زیاد می‌خوانم ولی تحقیق نمی‌کنم. گاهی در اینترنت جست‌وجو می‌کنم و گاهی از دوستانم کمک می‌گیرم اما برای رمان «شمایل تاریک کاخ‌ها» نزدیک به ۱۰ کتاب خواندم ولی بعضی رمان‌ها مثل خاکستر تحقیقی نکردم.
همه ما، همه شخصیت‌ها و آدم‌ها را درون خودمان داریم، این‌که می‌گویند هر آدمی همه جهان است و همه آدم‌هاست، درست است. ما همه شخصیت‌ها را در وجودمان داریم حتماً در مظفر یک گوشه‌ای از من هست.

سناپور راجع به نویسندگان جوان و آثار آن‌ها نیز اظهار کرد:

این ‌که می‌گویند داستان‌نویسی امروز خوب نیست، به نظرم اشتباه است. داستان‌نویسی امروز خیلی قوی‌تر از چند دهه گذشته است. ممکن است که دیگر کتاب‌هایی مثل «بوف کور» یا نویسنده‌ای مثل گلشیری، #ساعدی و #هدایت که به‌نظرم نبوغ داشتند، نداشته باشیم؛ اما اگر استثناها را کنار بگذاریم داستان‌های خوب برای خواندن یا اصلاً وجود نداشت یا بسیار کم بود، به همین دلیل نویسندگان درجه سه هم معروف و کتاب‌هایشان خوانده می‌شد. فکر می‌کنم الان حدود ۵۰ نویسنده داریم که داستان‌های خوب می‌نویسند.

این نویسنده در ادامه افزود:

به نظرم ما در دوره اوج رمان‌نویسی هستیم همان‌طور که دوره اوج داستان کوتاه دهه ۸۰ بود و تا ۹۰ هم ادامه پیدا کرد. به‌نظرم الان داستان کوتاه به نفع رمان‌نویسی افول کرده که مشکلی ندارد، نسل‌های بعدی می‌آیند و جبران می‌کنند.

  • داستان
  • مرور آثار یک نویسنده
  • دوران زندگی
  • تفکرات و نظرات
  • نویسنده

فایل های مصاحبه