گفتوگو با نویسندگان و مترجمان 1394
مدت زمان مطالعه : 3 دقیقه
#روبرت_موزیل یکی از بزرگترین نویسندگان اتریشی و آلمانی زبانِ قرن بیستم است. منتقدان او را همطراز نویسندگان بزرگی چون #مارسل_پروست و #جیمز_جویس میدانند. موزیل در ۱۸۸۰ میلادی به دنیا آمد و در ۱۹۴۲ درگذشت. او داستان کوتاه، داستانواره و طرح، چندین جستار عمیق، پنج قصهی بلند و مشهور، رمان روانشناختی «آشفتگیهای تورلس جوان» و نیز شاهکار کم نظیر «مرد بیخاصیت» را نوشته است. روبرت موزیل هنوز در ایران به خوبی شناخته شده نیست و آثار کمی از او به فارسی ترجمه شده است.
بهتازگی کتاب «سه زن و یک داستان دیگر» از موزیل به قلم #علی_عبداللهی به فارسی ترجمه و به همت نشر مرکز منتشر شده است که چهار داستان معروف و شاخص این نویسندهی اتریشی است. نشست هفتگی شهر کتاب سهشنبه پنجم خردادماه، با حضور #محمود_حدادی، #بلقیس_سلیمانی و علی عبداللهی در مرکز فرهنگی شهر کتاب، به بررسی و نقد کتاب «سهزن و یک داستان دیگر» پرداخت.
بلقیس سلیمانی در ابتدای این نشست، بهطور خلاصه پیرامون زندگی «روبرت موزیل» گفت:
مجموعه داستان سهزن، نوشته روبرت موزیل، نویسنده کمترشناختهشده اتریشی است که پیش از این محمود حدادی، نویسنده و مترجم، دیگر رمان او را با عنوان «آشفتگیهای تورلس جوان» در سال 81 ترجمه کرده است.
موزیل نویسندهای، سختنویس و سختخوان است. در سال 1880 میلادی به دنیا میآید. زندگیاش دچار زیر و بمهای بسیاری است، در حالیکه در ابتدای جوانی وارد محیطی نظامی میشود، وقتی میبیند این فضا برایش قابل تحمل نیست، وارد دانشگاه شده و در رشته مکانیک درس خوانده و تدریس میکند. همچنین در خلال سالهای 1903 تا 1908 در رشته فلسفه تحصیل میکند و از همینجاست که شخصیت نیچه بر او تأثیر میگذارد.
این داستاننویس و منتقد ادبی در ادامه اظهار داشت:
به نظر میآید او نویسنده پرکار و زیادنویسی نبوده است، اولین اثر او در سال 1906، در 30 سالگیاش به چاپ میرسد، در سال 1924، رمان بعدیاش را با عنوان «سهزن» و در سالهای 1931 تا 1933، مشهورترین و البته رمان ناتمام خود را با نام «مرد بیخاصیت» به انتشار میرساند. رمانی حدوداً 3000 صفحهای که با مرگش ناتمام باقی میماند.
نویسنده رمان «بازی آخر بانو» تصریح کرد:
اولین بار موزیل را از طریق #میلان_کوندرا شناختم، کوندرا که به دو نویسنده ارادت خاصی نشان داده است؛ روبرت موزیل و #هرمان_بروخ و از آنها با عنوان «رماننویسان اندیشه» نام میبرد، اما با این حال به روبرت موزیل انتقادهایی هم دارد.
بلقیس سلیمانی همچنین در ابراز نظری شخصی گفت:
از نظر من روبرت موزیل، مانند جیمز جویس و مارسل پروست، از جمله نویسندگان سختخوان است. درست است که کتابهایش همواره مورد استقبال منتقدین قرار گرفته، اما هیچوقت نوشتههایش عامهپسند نبوده است.
محمود حدادی، نویسنده و مترجم، پیرامون نویسندگی موزیل گفت:
روبرت موزیل، نویسندهای اکسپرسیونیست بود، به این معنا که مانند دیگران، دو یا سه بحران زمانه خود را به شکلی عاطفی و با بزرگنمایی، بیان میکرد، حوادثی چون خطر جنگ 1911 بین آلمان و فرانسه، جنگ جهانی اول و خطر بزرگشدن شهرها و بلعیدهشدن انسانها در محیط شهری.
مترجم رمان «فرشتهآبی» اثر #هاینریش_مان، در ادامه افزود:
اولین رمان «روبرت موزیل»، با عنوان «آشفتگیهای تورلس جوان»، در واقع رمانی است که نویسنده در آن ریشهها و روانکاوی فاشیسم را مورد توجه قرار داده است. نشان دادن تودههای انسانی که حرکات جمعی غیرعقلانی انجام میدهند و در پس ظاهر آرام جامعه، خشونت در حال شکلگیری را نشان میدهد.
روبرت موزیل، گمنامترین نویسنده زمانه خود بوده، و در پایان قرن بیستم بود، که به عنوان نویسندهای گمنام اما ژرفاندیشترین نویسنده آلمانی زبان، شناخته شد. موزیل، خود را نویسندهای حرفهای نمیدانست و بیش از اصل قصه در داستانهایش، بر حواشی و اشاره به جزئیات حالات روحی شخصیتها تکیه دارد.
مترجم رمان «زیردست» همچنین در اظهار نظری شخصی عنوان کرد:
به شخصه رمان «تورلس جوان» را رئالیستی میدانم و رمان «سهزن» را استعاری و تمثیلی. شاید فاصله انتشار این دو کتاب از هم، بر نوع نگاه و نگرش او اثر گذاشته است. در داستان «سهزن»، موزیل در واقع اعتقاد به وجود یک نیروی عقلانی و غیرعقلانی دارد و نهایتاً غلبه نیروی غیرعقلانی و بر نیروی عقلایی را شاهدیم.
علی عبداللهی، مترجم رمان «سهزن و یک داستان دیگر»، پیرامون این کتاب گفت:
کتاب «سهزن و یک داستان دیگر»، قرار بود که پنج داستان داشته باشد، اما چون فکر میکردیم ممکن است مجوز نشر نگیرد، آن داستان را نیاوردیم.
وی در ادامه، در مورد روبرت موزیل و بنمایه نوشتههایش اظهار کرد:
روبرت موزیل، به دنبال داستانگویی نیست، برای او حواشی مهمتر هستند، شاید به همین خاطر است که میگوید «نوشتن شکل خاصی از ورّاجی است». حیوان یکی از دستمایههای اصلی داستانهای موزیل است. همواره در نوشتههایش تقابل روح انسانی و حیوانی را نشان میدهد.
مترجم مجموعه شعر «سکوت آینده من است»، در مورد قصه کتاب سهزن بیان کرد:
در داستان سهزن، که داستانهایی اپیزودیک هستند، ما مواجهیم با یک زن در هر داستان، که نمادی از طبیعت و شادابی است و یک مرد که نمادی است از عقلگرایی و زندگی ماشینی. اما در داستان آخر، داستان ورونیکای آرام، در واقع داستان زنی است که در خیال و رؤیا به سر میبرد و از عشقی میگوید که در نگفتن معنا پیدا میکند.
عبداللهی در پایان گفت:
به نظرم موزیل، از جمله نویسندگانی است، که حرفهای خود را لابهلای متون جا میگذارد، از نظر او همهچیز امکان فروپاشیدن دارد، حتی عشق. در نظر او عشق تا زمانی که ابراز نشود، باقی خواهد ماند و از زمانی که از مرحله خیال و سکوت بگذرد، روزبهروز به نیستی و عشق نافرجام نزدیک میشود.
سلیمانی در پایان این نشست با تأکید بر سختخوان بودن موزیل، گفت:
اینکه موزیل را سختخوان میدانم، به این دلیل است که بیش از اندازه پیرامون طرح داستانی میچرخد. او در رمانهای خود انسان درونی را خلق کرده است. معتقدم بنمایه داستانهای او زیبا است، اما به دلیل پرداخت بسیار جزئی به روحیات و درونیات شخصیتها، از حوصله مخاطب خارج میشود.
او نویسنده مورد علاقه من نیست، همچنان که کوندرا هم به نوشتههایش نقد دارد، و از حجم بسیار زیاد آنها انتقاد میکند. به نظرم، موزیل یک چیز را نادیده میگیرد و آن هنر حذفکردن است.
نویسنده رمان «سگسالی» اظهار داشت:
بحث اصلی موزیل در نوشتههایش، امکان وقوع در لحظه است. امکان تغییر مثبت و منفی حالات انسان در یک آن. در داستانهای او بههیچوجه پیام و حقیقتی را درک نمیکنید. چرا که زیستنهای مدام را نشان میدهد.
او در کتابهای خود، و بهخصوص در سهزن، تأکید زیادی بر تصمیمگیریهای غیرعقلانی آدمی دارد، و برای همین است که در آثار او فردیت اهمیت بیشتری دارد. والتر بنیامین، در مورد موزیل میگوید: او انسانی متفکر و البته هنرمند بسیار بدی است.
وی در پایان خاطرنشان کرد:
در کتاب «سه زن» فروپاشی عشق را میبینیم، عشقی که در داستانهای او تبدیل به دامی میشود.
ارسال دیدگاه