گفتوگو با کریستوف کروتسلر 1394
مدت زمان مطالعه : 2 دقیقه
شب #آرتور_شنیتسلر داستاننویس و نمایشنامهنویس اتریشی در تهران برگزار شد.
به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، انجمن فرهنگی اتریش با همراهی بنیاد ملت و مجلهی بخارا در دویستوبیستوهفتمین نشست از مجموعه شبهای بخارا، میزبان شب «آرتور شنیتسلر»، داستاننویس و نمایشنامهنویس اتریشی بود؛ نویسندهی نمایشنامههایی چون: آناتول، رقص، باراسلوس، طوطی سبز، راه تنها، سرزمین وسیع، پروفسور برنهاردی و دو رمان: بئاتریس و ترزه، وقایع زندگی زن. داستانهای کوتاه او هم شامل: مردن، برنا گارلن، ستوان گوستل، کور و برادرش، بازگشت کازانوا و فرار در تاریکی است.
در ابتدای این مراسم توماس کلویبر با ابراز خرسندی از حضور علاقهمندان ادبیات اتریش، با تشکر از #علی_دهباشی و دکتر #سعید_فیروزآبادی برای ترجمهی سخنانش گفت:
دو میهمان اصلی این مراسم به استثنای آقای شنیتسلر، جناب آقای #حداد و کریستوف ف. کروتسلر هستند که آقای حداد مجموعهی داستانی را از شنیتسلر به فارسی ترجمه کردهاند.
او سپس متنی آلمانی دربارهی کریستوف ف. کروتسلر خواند و گفت:
کریستوف ف. کروتسلر متولد 1978 میلادی در وین-اوتاکرینگ است که از سال 2005 تا 2014 عضو ثابت فولکس تئاتر وین بود و از سال 2014 به عنوان هنرپیشهی آزاد در برگ تئاتر وین و جشنوارهی زالسبورگ فعالیت میکند. همچنین او مدیر تئاتر «پینکه شتراند» در کنار جشنوارهی «پیکتورئون» است.
در بخشی دیگری از مراسم سعید فیروزآبادی به بیان بخشی از بیوگرافی آرتور شنیتسلر پرداخت و گفت:
آرتور شنیتسلر در ایران نام غریبهای نیست. وی در سال 1862 در شهر وین متولد شد. تحصیلات خویش را در رشتهی پزشکی به پایان رساند، ولی به زودی از طبابت رویگردان شد و به نویسندگی و ادبیات علاقهی زیادی نشان داد. شنیتسلر را نه تنها نویسندهای برجسته میدانند بلکه او روانشناس متبحری نیز بود که در بیشتر آثار خویش به تجزیه و تحلیل روانی مهمی دست زده و سعی کرده است آنچنان که باید روحیات حقیقی بشر را درک کند. اولین اثر خوبش را در بیستوچهارسالگی به رشتهی تحریر درآورد و پس از آن آثار باارزشی انتشار داد که او را مشهور ساخت. در سال 1931 در وین درگذشت.
از دیگر اشخاصی که این نویسندهی مشهور اتریشی را به ایرانیان معرفی کردند #صادق_هدایت و #سیمین_دانشور بودند. آقای دهباشی در بخارا مقالهی ارزشمندی از #حسن_قائمیان و صادق هدایت چاپ کرده بودند که قائمیان همکار هدایت بوده است و هدایت با همراهی او آثاری را ترجمه کرده و منتشر ساخته است. هدایت داستان کور و برادرش اثر شنیتسلر را ترجمه کرد. وی معرف آرتور شنیتسلر و #فرانتس_کافکا بود و هر دو آنها میتوانستند در آن زمان بر ادبیات ایران بسیار تأثیرگذار باشند. همین داستان در سال 1356 توسط #نعمت_حقیقی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به عنوان فیلمی با نام «سکه» ساخته شد. در سال 1322 خانم سیمین دانشور آثار آرتور شنیتسلر را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردند. ایشان ترجمهی بئاتریس را انجام دادند و این ترجمه زمانی به چاپ رسید که ایران در اشغال متفقین و پایان جنگ جهانی دوم بود اما در چاپهای بعد مکافات بسیاری داشت که مکاتباتش به عنوان سند در کتابخانهی ملی موجود است و بعد از انقلاب به دلیل توصیفهایی از جمله عشق و مرگ و تعبیر رؤیا و بحث روانکاوی فروید اجازهی چاپ نداشت. آقای حداد سالها پیش این آثار را ترجمه کردند.
سپس علیاصغر حداد و کریستوف ف. کروتسلر، داستان «گلها» از مجموعهی داستان «دیگری» اثر آرتور شنیتسلر را به دو زبان آلمانی و فارسی برای حاضران در جلسه خواندند.
پس از پایان داستانخوانی، اصغر حداد به ترجمهی آثار این نویسندهی اتریشی و فراز و فرودهای چاپ و نشرش اشاره کرد و گفت:
در مورد ترجمهی آثار آرتور شنیتسلر، تمام تلاشم را کردم تا آثاری را انتخاب کنم که کمتر با مسئلهی ممیزی روبهرو شوم. اما از 500 صفحه ترجمهی کتاب «دیگری»، تنها یک جمله سانسور شده است.
درادامهی جلسه #علی_اصغر_حداد، سعید فیروزآبادی و کریستوف ف. کروتسلر به سؤالات حاضران در جلسه پاسخ گفتند. حداد در پاسخ به این پرسش که آیا خودکشی فرزند آرتور شنیتسلر در سال 1928 بر روی او اثر گذاشت، و آیا بعد از خودکشی دخترش هم کتابی نوشت، گفت:
قبل از این که به خودکشی دخترش بپردازم باید بگویم که خود آرتور شنیتسلر هم مشکلات ذهنی داشت و بیمار بود و سعی داشت خوددرمانی کند. البته مرگ دخترش هم بیتأثیر نبود. البته نمایشنامههایش انتقاد شدیدی از جامعهی آن زمان و سیاستمداران و هنرپیشگان بود، آثارش جنجالی بود و جلو چاپش را میگرفتند و حتی او را از عرصهی تئاتر بیرون راندند. تا مدت زیادی به انزوا کشیده شد و بیشتر به نویسندگی روی آورد. از سال 1928 به بعد دیگر چیزی ننوشت.
کریستوف.ف.کروتسلر نیز در این باره گفت:
حدود 150 سال پیش، پزشکها کمتر متخصص بودند و بیشتر با عنوان حکیم طبابت میکردند. این نکتهای است که در مورد پزشکیاش میتوان گفت. اما نکته بعدی ممنوعیت آرتور شنیتسلر در زمان جنگ جهانی دوم و زمان هیتلر بود که در آن دوره کل آثارش ممنوع و پس از جنگ فرصتی فراهم شد که دورهی نوزایی آثار او به وجود بیاید. آن دوره شاید جذابیت آثار بیشتر بود. 1915 تا 1945 بعد از جنگ جهانی دوم هم دوباره علاقه به کارهای آرتور شنیتسلر بیشتر شد و هنوز هم در اتریش نمایشنامههایش اجرا میشود. شاید متن خوانیهایش خیلی جذاب نباشد اما در وجودش قدرتی هست که میتواند جامعه را به حرکت دربیاورد و منفجر کند.
در پایان جلسه علاقهمندان این نویسندهی اتریشی که کتاب مجموعهداستانهای «دیگری» به ترجمهی علی اصغر حداد را در دست داشتند با مترجم این اثر و چهرههای حاضر در جمع به گفتوگو نشستند.
ارسال دیدگاه