گفتوگو با پائولو کوئلیو 1384
مدت زمان مطالعه : 2 دقیقه
عنوان رمان جدید پائولو كوئیلو، نویسنده برزیلی از كلمه عربی ظهیر آمده است كه به معنای “آنچه كه نمیتوان به آن بیتوجهی كرد” است.
این معنا را شاید بتواند در مورد نویسندهاش هم به كار برد. كری كانیا، مشاور ادبی روزنامه هارپركالینز كه مصاحبهای را با این نویسنده ترتیب داده است، گفت: هركتابی كه ما از كوئیلو منتشر میكنیم، در آمریكا فروش بسیار خوبی دارد.
به گزارش ایسنا، كانیا افزود: كوئیلو یكی از موفقترین نویسندههای جهان است كه آثارش در 150 كشور منتشر و به 59 زبان ترجمه شده است.
كتابهای پرفروش وی شامل رمان «كیمیاگر» كه بیش از دو میلیون نسخه از آن در آمریكا - و رمان “11 دقیقه” است كه از سوی مركز نشر Trends پرفروشترین رمان سال 2003 در سراسر جهان معرفی شد.
سال 2003 همچنین پائولو كوئیلو با امضای 53 نسخه متفاوت از ترجمه رمان كیمیاگر در یک نشست در نمایشگاه كتاب فرانكفورت نام خود را در كتاب “گینس” ثبت كرد.
رمان “ظهیر” مانند، اثر پیشین كوئیلو درگیر آگاهی و دگرگونی روانی است.
مركز نشر هارپركالینز پیشبینی میكند كه این كتاب نیز ركورد خوبی برای خود ثبت كند.
كانیا گفت: ما احساس میكنیم اكنون زمان آن رسیده است كه كوئیلو شهرتی در آمریكا معادل شهرتش در سراسر جهان به دست آورد. متن مصاحبه مركز نشر هارپركالینز با كوئیلو به شرح زیر است.
معنویت چه نقشی را در كتاب شما بازی میكند؟
من همیشه فردی مذهبی بودهام من همچون تمام مردم برزیل در یک خانواده كاتولیک متعصب بزرگ شدم، بعدا در سن طغیان به مذهب كاتولیک شک كردم و احساس كردم باید به نگرش مذهبی جدیدی روی آورم پس از آن یک هیپی شدم؛ در این دوره به مسافرتهای زیادی دست زدم و با مردم زیادی با پیشینههای مذهبی متفاوت ملاقات كردم. بعد از آنكه به عنوان یک زائر به سانتیاگو دو كومپوزتلا رفتم، بار دیگر به مذهب كاتولیک روی آوردم، به خاطر اینكه این مذهب ریشه در خون من داشت نه به خاطر اینكه این مذهب بهترین نوع مذهب بود، اگر چه پاپ جدید ما با این نظر مخالف است، تمام مذاهب، مزیتها و معایبی دارند، بشر همیشه در جستوجوی هدفی برای زندگیاش است و برای رسیدن به این هدف سه راه وجود دارد: هنر، علم و مذهب؛ اما اگر علم و مذهب با هم تلاقی پیدا كنند، ما با مشكلات زیادی روبرو میشویم. پرداختن به اصول معنوی به این معنا نیست كه شما به خدا اعتقاد دارید یا ندارید بلكه پرداختن به معنویت نوعی نگرش به زندگی است. در جریان قرن بیستم ما دیكتاتوری علم را تجربه كردیم، علم میگوید: جهان شامل جنبههایی است كه تنها از طریق علم میتوان آن را به اثبات رساند. بنابراین جنبهی اعجاب انگیز تجربیات روحمان نادیده گرفته میشود.
شما در رمان “ظهیر” به چه نكات جدیدی دست یافتید كه در آثار قبلیتان آنها را كشف نكردهاید؟
این رمان داستانی است كه ما درباره موفقیت میشنویم. اگر شما انسانی موفق هستید باید مدال موفقیت بر شانه بزنید، به رستوران بروید، درباره این كتاب یا این اپرا سخن بگویید، و یک خودرو مدل بالا را برانید؛ در حقیقت ایده این كتاب به تئوری برمیگردد. ما تلاش كردیم ثابت كنیم كه قادریم بالاتر از حد متوسط رشد كنیم؛ اگر چه ما دیگر در غارها زندگی نمیكنیم، اما هنوز طوری رفتار میكنیم كه گویی هنوز در غارها هستیم وتلاش میكنیم ثابت كنیم ما بهترین هستیم. یكی از نكات مهمی كه در رمان ظهیر عنوان شده است، این است كه شخصیتهای اصلی آن به طور مرتب درباره اینكه « من كه هستم؟» آیا من همانی كه هستم، یا آیا من به داستانی كه چندین قرن پیش مورد قبول مردم بود و حالا از مد افتاده است، اعتقاد دارم كه موضوع اصلی این رمان این است: مردم چه داستانی را برای من روایت میكنند؟ چرا من هنوز به این داستان معتقدم؟ آیا به راستی دوره این داستان به سر رسیده است؟
از كجا میدانستید رمان كیمیاگر با استقبال خوب مردم مواجه میشود؟
زمانی كه این رمان را نوشتم، سعی كردم به مفهوم زندگی خودم پی ببرم و تنها راه دسترسی به آن استفاده از استعاره بود. این كتاب از حمایت هیچ روزنامههایی برخوردار نبود چرا كه رسانهها به طور طبیعی از انتشار مقالاتی دربارهی نویسندگان ناشناس امتناع میورزند اما این كتاب جایگاهش رادر میان خوانندگان به دست آورد، خوانندگان با خواندن این كتاب متوجه شدند كه من دغدغههای یكسانی با آنها دارم. به این ترتیب این كتاب در سطح جهان مطرح شد و در حال حاضر به یكی از پرفروشترین كتابهای تاریخ كتاب تبدیل شده است. اما روند این موفقیت خیلی آهسته طی شد، این موفقیت به من نشان داد كه من تنها نیستم. البته وقتی كه نویسنده مشهوری شدم، هرگز فكر نكردم كه فردی غریبه در سرزمینی غریبه هستم. خوشحالم كه بسیاری از مردم در جهان همچون من نگرش جدیدی به زندگی پیدا كردهاند.
دوست دارید مردم چه سوالی از شما بپرسند؟
آیا من انسان خوشحالی هستم. جوابم این است: نه خوشحالی همچون غروب روز یكشنبه كسل كننده است. من دروضعیت آشفتهای به سر میبرم كه این وضعیت را بسیار بیشتر از وضعیت خوشحالی دوست دارم.
ارسال دیدگاه