تولد :
سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴ تهران - ۲۳ آبان ۱۳۴۵ تهران)ادیب، نویسنده، مدرس، مورخ، مترجم و مصحح بهنامی است که البته اهمیت وی محدود به این نیست. نفیسی مصداق کسی بود که به مانند یک کتاب زندگی کرد.
نفیسی همان کسی است که گویا اولبار به رضاشاه توصیه کرد نام «ایران» را رسمی کند و در مکاتبات رسمی هم از واژه «ایران» استفاده شود چرا که بیم داشت «پرشیا» یا «پارس» این ذهنیت را ایجاد کند که دیگر اقوام، جدایند.
او در عرصه ادبیات نیز یکی از پیشروان بود. نفیسی بود که اولین بار ایرانیان را با ادبیات روس آشنا کرد؛ ادبیاتی که تاثیر بسیار زیادی بر داستاننویسی ایرانی نهاده است.
او را می توان بنیانگذار نشر دانشگاهی در ایران نیز دانست. نخستین استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران، مسلط به زبان های یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو، عربی و فارسی.
در یادنامه سعید نفیسی در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در سال ۵۱ خورشیدی چاپ شده، آمده است ۱۶۰ اثر چاپنشده به خط او موجود است و نشان میدهد نفیسی بیش از تصور، پرکار بوده است.
آثار نفیسی در رشتههایی مثل تاریخ، تحقیق، شعر و فرهنگ نوسی بینظیر بود. وی دیوان شعرا و متون ادبی فراوانی را تصحیح کرده و بر آنها مقدمه و تعلیقات نوشته است که دیوان «ابن یمین فریومدی»، دیوان «عطار نیشابوری»، «کلیات عراقی»، دیوان «نوری ابیوردی»، دیوان «قاسم انوار» و دیوان «اوحدی مراغهای» از جمله این آثار است.
زندگی در پاریس، دوری از وطن، دوستان و به ویژه مجموعه کتابهایش برای استاد نفیسی گران و سخت بود. همسرش «پریمرز نفیسی» گفته بود: «نفیسی واقعا عاشق کتاب بود. او مصرف مفید و به جای پول را فقط در خریدن کتاب میدانست؛ تا جایی که هزینه ضروریترین احتیاجات شخصی خود را در راه خرید کتاب صرف میکرد.»
آثاری همچون ترجمه «آدام متیسکیه ویچ»، «ایلیاد و ادیسه هومر»، «پل و ویرژینی برناردن دوسن پیر»، «آرزوهای بر باد رفته انوره دو بالزاک»، و نیز نگارش کتابهایی از جمله «آخرین یادگار نادرشاه (۱۳۰۶)»، «فرنگیس (۱۳۱۰)»، «ستارگان سیاه (۱۳۱۷)»، «ماه نخشب (۱۳۲۸)»، «آتشهای نهفته – یا حسابها در نیامد – (۱۳۲۰)»، و «گلچینی از دیوان سعید نفیسی، ۱۳۳۳» برخی از آثار او هستند.
استاد اما از بیماری آسم و قلنج رنج می برد و در ۷۵ سالگی هنگامی که برای شرکت در نخستین کنگره ایرانشناسان به ایران آمده بود، در آبان ۱۳۴۵ در تهران درگذشت و او را در تهران در کنار آرامگاه پدرش و در آرامگاه «سر قبر آقا» پایینتر از چهارراه سیروس و مولوی دفن کردند.
تعدادی از تألیفهای ادبی:
آخرین یادگار نادر شاه (نمایشنامه)
فرنگیس
ستار گان سیاه
ماه نخشب
آتشهای نهفته
نیمه راه بهشت
تعدادی از ترجمهها:
پل و ویرژینی نوشتهی برناردن دوسن پیر
آرزوهای برباد رفته نوشتهی انوره دو بالزاک
ادیسه نوشتهی هومر
عشق چگونه زایل شد نوشتهی لئو تولستوی
ارسال دیدگاه