میلاد عظیمی از عرضه چاپ جدید کتاب «پیر پرنیاناندیش» (در صحبت سایه) که شامل گفتوگو با هوشنگ ابتهاج، شاعر پیشکسوت است، خبر داد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با اعلام این خبر به ایسنا، گفت: این کتاب به دلیل مشکلات نشر و گرانی کاغذ بیش از یکسال بود که منتشر نمیشد، در بازار نایاب و حتی وارد بازار سیاه شده بود. کتابفروشیها و علاقهمندان با من، ناشر و سایه برای این کتاب تماس میگرفتند. حالا چاپ دوازدهم آن بعد از حدود یکسال و نیم تا شب یلدا وارد بازار میشود.
او با بیان اینکه در قیمتگذاری کتاب سررشته ندارد، اظهار کرد: گرانی کاغذ در قیمت کتاب «پیر پرنیاناندیش» قطعا تأثیر گذاشته و این کتاب دوجلدی با ۱۵۰۰ صفحه با قیمت ۳۹۰هزار تومان منتشر خواهد شد که البته برای خوانندگان کتاب زیاد است.
عظیمی درباره اینکه با وجود نایاب بودن «پیر پرنیاناندیش»، این کتاب به صورت قاچاق هم منتشر شد یا نه، بیان کرد: این موضوع را به صورت دقیق نمیدانم. اما کتاب بهصورت پیدیاف در اینترنت منتشر شد و یا گاه افرادی بخشهایی از آن را منتشر میکردند. حتی افرادی بدون اجازه ناشر و استاد سایه این کتاب را به صورت صوتی خوانده و آن را عرضه کردند.
او همچنین در مطلبی در صفحه شخصیاش نوشته است: «چاپ دوازدهم «پیر پرنیاناندیش» تا شب یلدا روانۀ بازار کتاب میشود. قریب به یکسالونیم بود که این کتاب به دلیل دشواریهای نشر و کاغذ نایاب بود و دوستان زیادی در جستوجوی آن بودند. روزگار عسرت کتابخوانی است و دستها تنگ و دلها تنگ وحوصلهها تنگ است. «پیر پرنیاناندیش» هم کتابی مفصل و گران است. بااینهمه در کمتر از هفتسال دوازدهبار چاپ شده است. اینکه این کتاب همچنان خریده و خوانده میشود و موضوع بحث و نقد و نظر میگردد امیدوارکننده است. نشر سخن برای چاپ دوازدهم امکان پیشفروش با تخفیف درنظر گرفته است که خواستاران میتوانند به سایت نشر سخن مراجعه کنند.»
در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: مجموعه «پیر پرنیاناندیش» کاری از میلاد عظیمی و عاطفه طیه است. پدیدآورندگان این اثر دربارهاش چنین میگویند: «این کتاب ماحصل چندصد ساعت مصاحبت آزادوار و بیآداب و ترتیب با سایه است؛ از خرداد ۱۳۸۵ تا بهار ۱۳۹۱ که آخرین نمونههای کتاب را تلفنی با سایه بررسی میکردیم. این کتاب البته دربرگیرنده همه آنچه در صحبت سایه دیده و شنیدهایم نیست؛ نه حجم کتاب چنین اقتضایی داشت و نه روزگار و مصلحتسنجیهای سایه به ما چنان مجالی میداد؛ اما هرچه در این کتاب میخوانید، شنیدهها و دیدههایی است مستند به صوت و تصویر و ما از این حیث تا حد وسواس امانتدار بودهایم.»
گفتوگو با سایه، انتقادی و همراه با بحثهای داغ و گاه تند و تیز بوده و در تنظیم و تدوین کتاب از انتقادها و سخنان پرسشگر صرفنظر شده تا خواننده حرفهای سایه را بخواند. هدف و آرزوی نویسندگان این بوده است که این کتاب به اجمال، تصویری جامع و منسجم از ساحات گوناگون زندگی و شخصیت سایه عرضه کند. بخش بزرگ زندگی و شخصیت سایه البته صبغه فرهنگی دارد؛ اما سیاست هم حضوری بالنسبه ملایم اما موثر در زندگی او داشته است. وجود تصاویری از دستنوشتهها و عکسهایی از گذر عمر این شاعر بیهمتا در صفحههای پایانی، بر ارزشمندی این اثر افزوده است.
«وقتی داشتم سال ۴۵ خانه کوشکو میساختم، یک کندهای زیر خاک بود، عجیب بود؛ یک کنده خیلی قطور بود، من هیچ نمیدونستم چه درختیه. اردیبهشت بود، دور این کنده یه پاجوشهایی زده بود. بعد که این برگها بزرگتر شدن، فهمیدم که ارغوانه…» هوشنگ ابتهاج با این مقدمه درباره سرایش شعر ارغوان در کتاب «پیر پرنیاناندیش» سخن میگوید؛ سخن گفتنی که بغض و اشک امانش نمیدهد. به قول خودش: «نه نمیتونم، دیوانه میشم، اگه دست بزنی از همهجام اشک میچکه.» ارغوان! شاخه همخون جدامانده من/ آسمان تو چه رنگ است امروز؟/ آفتابیست هوا؟/ یا گرفتهست هنوز؟/ من در این گوشه که از دنیا بیرون است/ آسمانی به سرم نیست/ از بهاران خبرم نیست…/ اندرین گوشه خاموش فراموش شده/ یاد رنگینی در خاطر من/ گریه میانگیزد/ ارغوانم آنجاست/ ارغوانم تنهاست/ ارغوانم دارد میگرید…/ ارغوان، بیرق گلگون بهار!/ تو برافراشته باش/ تو بخوان نغمه ناخواندهی من/ ارغوان، شاخه همخون جدامانده من!
ارسال دیدگاه