فیلتر اخبار عمومی

(نوشتن یک کلمه از عنوان کافیست)

لک لک بوک

برترین کاربران اخبار عمومی

«سه فلسفه زندگی» در پله دوم نشر نشست

1398-06-12

«سه فلسفه زندگی» در پله دوم نشر نشست به گزارش خبرنگار مهر، نشر کرگدن دومین چاپ کتاب «سه فلسفه زندگی» نوشته پیتر کریفت و ترجمه بتول قزل‌بیگلو را با شمارگان هزار نسخه، ۱۹۰ صفحه و بهای ۳۳ هزار تومان منتشر کرد. چاپ نخست این کتاب در نمایشگاه کتاب امسال (اردیبهشت ۱۳۹۸) با شمارگان هزار نسخه و بهای ۳۰ هزار تومان منتشر شده بود.

کتاب «سه فلسفه زندگی» در حوزه فلسفه عملی و معنای زندگی قرار می‌گیرد. نویسنده در این اثر سه کتاب از عهد عتیق یعنی «جامعه»، «کتاب ایوب» و «غزل غزل‌های سلیمان» را انتخاب و سعی کرده از دل آنها سه رویکرد و سه معنای زندگی را بیرون بکشد و بگوید که این کتاب‌ها در دوران معاصر نیز حرفی برای گفتن دارند و مباحث‌شان مربوط به قرون اولیه نیست.

به هر حال زندگی چیزی است که همۀ ما انسان ها از زمان تولد تا مرگ آن را تجربه می‌کنیم. هر کس بر اساس موقعیتی که در آن قرار می‌گیرد زندگی را تفسیر می‌کند. در حالت کلی تقریباً هر انسانی با پرسش از معنای زندگی مواجه است و در جست‌وجوی فلسفۀ زندگی بر می‌آید؛ این جست‌وجو به زندگی ما معنا می‌دهد، نتیجۀ آن ادامۀ زندگی ما را رقم می‌زند.

واقعیت بزرگ مرگ نیاز به این پاسخ را ضروری‌تر می‌کند، به ویژه در دنیای مدرن و ماشینی امروزی که علم جدید این پرسش را به فراموشی می‌سپارد. اهمیت این موضوع آن قدر زیاد است که در طول تاریخ افراد بسیار زیادی سعی کرده‌اند با تببین‌های مختلف به این پرسش پاسخ دهند.

پیتر کریفت نیز با تکیه بر سه بخش مهم از کتاب مقدس درصدد پاسخگویی به این پرسش بزرگ برآمده است. این بخش‌های کتاب مقدس وضعیت‌هایی را که ممکن است ما در آنها قرار گیریم توصیف می‌کنند. از نظر پیتر کریفت اینها آثاری «اصیل» و «منحصر به فرد»اند که سه فلسفۀ زندگی را بر اساس سه وضعیت مختلف انسانی مطرح می‌کنند و فارغ از زمان نگارششان برای انسان امروزی بصیرت‌هایی درخور دارند: «اگر همۀ کتاب‌های کل کتابخانه های دنیا را بخوانید و با تمام فرزانگان دنیا در سیر حکمتشان همراه شوید، هیچ کتابی را عمیق تر از سه کتاب جامعه، ایوب و غزل غزل‌ها نمی‌یابید.»

مالک حسینی در بخشی از یادداشت خود بر این مجموعه نوشته است: «فکورترین انسان‌ها اعتقاد داشته‌اند که انسان بودن انسان به فکر است و انسان هرچه زندگی را بیشتر به فکر کردن بگذراند بهرۀ بیشتری از انسان بودن دارد و هرچه کمتر و کمتر به این فعالیت شریف مشغول باشد به دیگر هم‌جنسان خود – که همان حیوانات عزیز باشند – نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. این اعتقاد، اگر حقیقت محض هم نباشد، دور از حقیقت نیست.

اما واقعاً از میان حیوانات فقط انسان میتواند فکر کند؟ پاسخ مثبت دادن به این پرسش هم جهالت میخواهد هم جسارت؛ و نویسنده از اولی هرچه بخواهید دارد، از دومی نه. پدیده‌ای به اسم «فکر کردن»، و چیزی به اسم «فکر»، پیچیده‌تر از آن (شده) است که بتوان به‌سادگی حکمی درباره‌اش صادر کرد. این طور که پیداست، حتی فعالیتی که بیش از هر فعالیت دیگری انسان را از هم‌جنسانش متمایز می‌کند وجوهی حیوانی هم دارد؛ فکر کردن فقط حاصل جنبه‌های اختصاصی انسان نیست، بلکه وابسته به جنبه‌های مشترک او با سایر حیوانات نیز هست. حداکثر چیزی که عجالتاً می‌توان جسارت کرد و گفت این است که برخی از گونه‌های فکر کردن اختصاص به انسان دارند و سایر حیوانات را به حریم‌شان راهی نیست.

ولی کدام گونه‌های فکر کردن اختصاص به انسان دارند؟ شاید «فلسفه» اولین گونه‌ای باشد که به ذهن برسد؛ فلسفه: انتزاعی‌ترین شیوۀ فکر کردن و لابد از همین‌رو خالص‌ترین و غیرحیوانی‌ترین شیوه. و حال آیا واقعاً شیوۀ یکسانی وجود دارد که آن را، و فقط آن را، باید «فلسفه» نامید؟ اگر نه جهالت تاریخی، انحصارطلبی و تمامت‌خواهیِ فکری و فلسفی لازم است تا به این پرسش پاسخ مثبت بدهیم. فلسفه‌ورزی شیوه‌های گوناگونی داشته است و به تناسب همان شیوه‌ها وارد حیطه‌ها و موضوعات مختلف شده است؛ و، به اقتضای آزاداندیشی فلسفی نیز که شده، باید تنوع روشی و موضوعی را در فلسفه‌ورزی به رسمیت شناخت و قدر نحله‌ها و مکاتب مختلف و بعضاً مخالف را دانست.

اما فکر فلسفی، با همۀ تنوعش و همۀ شرافتش، البته که یگانه شیوۀ فکر کردن نیست و حاصل فعالیت فکری انسان صرفاً در آثار فلسفی بروز نیافته است. آیا ارزش بسیاری از آثار ادبی، از این حیث، کمتر از ارزش مهمترین آثار فلسفی است؟ توجه به این نکته خصوصاً برای ما ایرانیان اهمیت دارد، آن هم به دو دلیل: اول اینکه تفکر نیاکان نیک‌اندیش ما عمدتاً در آثار غیرفلسفی بروز یافته است – به رغم سنت فلسفی دیرپا و نسبتاً غنی و پویایی که داشته‌اند؛ و اگر ما طالب فکر هستیم، نباید از آثار غیرفلسفی و خصوصاً ادبی‌مان غافل بمانیم. دوم اینکه در دهه‌های اخیر – خوشبختانه – رغبت فراوانی به فلسفه و آثار فلسفی نزد ما وجود داشته است؛ و اگر ما حقیقتاً طالب فکر هستیم، نباید فلسفه‌دوستیِ ستایش‌برانگیز ما به فلسفه‌زدگی تبدیل شود و موجب غفلت از دیگر شیوه‌های فکری و سایر حیطه‌های علوم انسانی باشد.»

  • تجدید چاپ