به نقل از پراودا، همسر یوری بوندارف از درگذشت وی در ۹۷ سالگی در خانه و در کنار خانوادهاش خبر داد.
بوندارف سال ۱۹۲۴ در اورسک متولد شده بود و در دوران جنگ در دفاع از اسمولنسک جنگیده بود. او در نبرد آزادسازی کیف حضور داشت و در جنگ زخمی هم شده و مدال شجاعت دریافت کرده بود.
وی در بقیه عمرش بسیار از جنگ نوشت و معتقد بود این تاوان بدهی به کسانی است که برای همیشه آنجا ماندند. او نوشته بود: سعی کردم تا سرنوشت آنها را درک کنم و با دیگران به اشتراک بگذارم.
یوری بوندارف که به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ دوران شوروی، تأثیر بسزایی در ادبیات معاصر این کشور داشت، خالق کتابهایی چون «آخرین والیها»، «برف داغ»، «سکوت» و «ساحل» بود.
بوندارف پس از جنگ جهانی دوم در دانشکده ادبیات گورکی تحصیل کرد و به خلق آثارش پرداخت. وی جوایز ادبی متعددی در کارنامه دارد که دو جایزه دولتی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای ۱۹۷۷ و ۱۹۸۳ و همچنین جوایز ادبی تولستوی و شولوخوف، دو جایزه لنین و مدال آلکساندر داوچنکو از جمله آنهاست.
وی در «برف داغ» خوانندگان را با نبرد استالینگراد که از پیکارهای معروف جنگ کبیر میهنی است، آشنا میسازد.
این نویسنده را نسلهای مختلف پس از جنگ تحسین کردهاند و کتابهای او دستمایه ساخت فیلمهای متعددی شدهاند. برای مثال سال ۲۰۱۳ کتاب «برف داغ» در روسیه گرامی داشته شد، زیرا با اقتباس از این کتاب ۴۰ سال پیش از آن یک فیلم سینمایی به یادماندنی و پرطرفدار راهی سینماها شده بود. گاوریل اگیازاروف کارگردان این فیلم بود.
در طول جنگ بوندارف در توپخانه خدمت میکرد و فرمانده خمپارهانداز لشکر پیاده نظام بود.
وی به خوبی با جنگ آشنا بود: در خطوط مقدم جبهه؛ عبور از استپهایی که باد یخ زده در آنها میوزید، مردمی که در آنجا زندگی و خود را با آهنگ و موسیقی گرم میکردند و وقتی نبرد آغاز میشد، با خونسردی و با لبخند یک محکوم، به نبرد افراد مقابل میرفتند.
این نویسنده به عنوان یک فیلمنامهنویس نیز شناخته میشد و از مهمترین آثارش نوشتن فیلمنامه «برف داغ» و فیلمنامه مجموعه فیلمهای سینمایی «آزادی» از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۱ است.
وی رمان «برف داغ» را سال ۱۹۶۹ نوشت. رمان «ساحل» سال ۱۹۷۵ خلق شد که درباره یک نویسنده شوروی است که متوجه میشود زنی آلمانی که وی عاشقش بوده هنوز او را دوست دارد و به رویاهای دوران جوانی باز میگردد. در رمان «انتخاب» در سال ۱۹۸۰ نیز وی درباره فردی نوشته که از بیماری رنج میبرد و خودش را در مسکو میکشد تا بتواند در آن شهر به خاک سپرده شود.
«برف داغ» از جمله آثار وی است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ارسال دیدگاه