میگویند داستان جنگ زمانی تمام میشود که سرباز جنگ خاطراتش را از آن بنویسد و همانطور که جنگ قادر است تا رزمنده و فرمانده خود را شناسایی و در دل خود ببالاند، جنگ میتواند نویسنده خود را نیز بشناسد و سر مگویش را با او در میان بگذراد. هشت سال دفاع مقدس در ایران یکی از چنین اتفاقاتی بوده است. رویدادی که با وجود نزدیک به سی سال پس از آن و نوشته شدن انبوهی از خاطرات و رویدادها درباره آن، کماکان آکنده از اسرار ناگفته و گرههای بازنکرده است و شاید یکی از مهمترین این داستانها را بتوان در آغاز و پایان این جنگ جستجو کرد؛ آغازی که بیشک فراتر از شهریور سال ۵۹ باید جستش و پایانی که واکاوی چرایی و چگونگی منتهی شدنش به روزهای گرم تیرماه سال ۶۷ هنوز بخشی از پرونده ناتمام مانده از دفاع مقدس است.
محمدرضا بایرامی از رزمندگان نویسنده هشت سال دفاع مقدس، در طول فعالیت هنری مستمر و پر دوام خود در سه دهه گذشته، بخش زیادی از زمان و انرژی ذهنی خود را برای روایت از جنگ اختصاص داده است؛ چه در ژانر داستان و چه خاطره و البته در این میان برخی آثار شاخصتر و قابل توجهتر به شمار میروند. کتاب «هفت روز آخر» روایتی است دست اول و ناب از این نویسنده که شرح حضور خود در هفت روز پایانی جنگ تحمیلی را روایت میکند. روایتی که بخش نخست از آن با رشادت جمعی از رزمندگان ایرانی و مقاومت آنها در مقابل تهاجم سراسری عراق در این مقطع از جنگ شروع میشود و در ادامه شرحی از نبرد تن به تن او و جمعی از همرزمانش در مقابل با مرگ آن هم نه با آتش و گلوله، که در مقابل تشنگی است.
شرح پیادهرویهای او و گروهی از رزمندگان در بیابانهای جنوب غرب ایران و شرح چکونگی مواجهه با تهاجم سراسری عراق به ایران در روزهای پایانی هشت سال دفاع مقدس، از این گتاب گزارشی ناب و دست اول از مقطعی حساس از دفاع مقدس ساخته است که کمتر منبعی جز این اثر تا پیش و حتی پس از آن، از عهده بازگویی آن بر آمده است. این کتاب با وجود شیوه روایتگون و خاطرهمحور خود، بیانی بسیار قابل لمس و تصویری و توام با تعلیقی مثالزدنی دارد که صحنههای نفسگیر و پرهیجان و در عین حال قابل تأملی را برای پژوهشگران، نویسندگان و حتی فرماندهان آن مقطع از دفاع مقدس به همراه دارد. در کنار این مسئله مقدمه بسیار خواندنی و صریح نویسنده درباره این کتاب و ماجرای نجاتیافتنش از سوزانده شدن توسط نویسنده مانند سایر یادداشتهایش، این متن را بسیار متمایز از متون مشابه خود کرده است.
ارسال دیدگاه