کتاب حاضر، رمانی فارسی است که با زبانی ساده و روان نگاشته شده است. داستان این رمان مربوط به عبور مردی از کویر است که بهنوعی میتواند تاریخی از گذشته ایرانی هم باشد. در داستان میخوانیم: «سحر شده است، از شبگردی برمیگردم. راهم شمالی است، از «ارنبویه» میگذرم، باد آذرین گزنده و پرسوز میوزد، نیمرخ یخزدهام را برش میدهد. به آسمان نگاه میکنم باد سقف سیاه و چوبی بالای سر را نخنما کرده است. آذرین از شمال شرقی میوزد، شهر را درختهایش را، پنجرهها، آنتنها، سیمها و بادگیرهایش را کج میکند».
داستانهای فارسی - قرن 14
ارسال دیدگاه