در شمارگان دوم از مجموعهی حاضر، ماجرای پسری به نام "کرنل فلک" بازگو میشود. او از کودکی لکههای نور معلقی را در هوا مشاهده میکرد. وی نخست تصور میکرد این امر، پدیدهای طبیعی است اما پس از چندی دریافت تنها او قادر به دیدن آنهاست. "کرنل" با لکههای نور، شکلهای عجیب و غریبی میساخت که در هوا شناور میماند. او، روزی، بدون آن که بداند، با نورها پنجرهای میسازد که به دنیایی دیگر راه دارد و پس از این اتفاق، زندگیش زیر و رو میشود. هیولایی شیطانی، برادرش، "آرت" را میدزدد و او برای نجات برادر کوچکش به قلمرو وحشت آن هیولا قدم میگذارد.
موضوع(ها):
داستانهای انگلیسی - قرن ۲۰م. - ادبیات کودکان و نوجوانان
ارسال دیدگاه