روزی، روزگاری در شهر «دری»، که اشباح در آن، رفتوآمد میکردند، چهار پسر بچه، دست به عملی شجاعانه زدند، و شانه به شانهی یکدیگر، پسرک عقب ماندهای را، از چنگال مشتی قلدر ضعیف کش، نجات دادند. کاری که بیآنکه خود بدانند، آنان را دگرگون کرد. داستان مبارزهای هولناک با موجوداتی از جهان دیگر است.
موضوع(ها):
داستانهای آمریکایی - قرن ۲۰م.
ارسال دیدگاه